در کتاب دانیال نبى نیز بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) مطابق بشارات انبیاى گذشته، چنین آمده است: منبع : موعود
به گزارش مصاف به نقل از مشرق ،کثرت وقایع دهه 50 و 60، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را به موضوعی بی بدیل و ماندگار در تاریخ مبدل ساخته است. منبع: باراک اوباما، جنبش مصاف ای آخرین توسل سبز دعای ما آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟ شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین… بی تو چه زود میگذرد هفته های ما
انسان ها عادت داشتند تا زمانی که پیامبران برایشان معجزه نیاورده اند، حرف این فرستادگان خدا را رد کنند. بعضی ها حرف آن ها را قبول می کردند و بعضی هم بر سرسختی خود می افزودند. اکنون بعد از وفات پیامبران، باز هم مردم نیاز دارند بدانند آیا خدا وجود دارد؟ داروینیسم و نظریه تکامل به کفر ورزی انسان ها و سکولاریزم کمک کرد به طوری که این نظریه انسان ها را تا تاریکی های عصر حجر برد. به خاطر تحریف دین مسیحیت و دین یهودیت، پیروان این ادیان در اثر این نظریه دچار تزلزل و دودلی شدند. اسلام، آخرین دین آسمانی اکنون در مقابل این نظریات کفر آمیز ایستاده است. بیشتر یافته های علمی که دانشمندان به آن می بالند در قرآن ذکر شده است ( قابل توجه که ما مسلمانان اعتقاد داریم تمامی علوم در قرآن است و منظور نویسنده در این جا آن است که علوم کشف شده را ما با قرآن توانسته ایم تطبیق دهیم. مترجم) که 1400سال پیش نازل شده است. یکی از معجزات علمی که در قرآن آمده است، در مورد سیاه چاله ها می باشد. خداوند با اشاره به مشخصات خاصی، در آیه زیر به سیاه چاله ها اشاره می کنند. این مشخصات عبارتند از: 1) آن ها ستارگانی در حال حرکت هستند. 2) آن ها پنهان هستند. 3) آن ها ستارگانی جارو کننده هستند. اجازه بدهید قبل از اینکه ببینیم اخترفیزیک دان ها در مورد سیاه چاله ها چه می گویند، به آیه زیر از قرآن کریم اشاره کنیم. خداوند در قرآن فرموده اند: { فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ*الْجَوَارِ الْکُنَّس* وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ * وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ}[التکویر:15-19] به راستی سوگند به اختران بازگردنده نمی خورم. 16. آن روندگان نهان شونده. 17. و به شب چون تاریک شود. 18. و به سپیده چون بدمد. 19. که این سخن فرستاده ای است بزرگوار(جبرئیل). به خوبی امروزه مشخص شده است که ستارگان در طول عمر خود دچار تحول می شوند تا آنکه بمیرند. یکی از انواع مرگ ستارگان، تبدیل شدن به سیاه چاله است. خداوند در قرآن می فرمایند: {وَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لا إِلَهَ إِلا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ}[القصص:88] با خداوند، معبود دیگری را نخوانید. خدایی نیست جز او، هرچیزی نابود می شود مگر ذات او. فرمان مخصوص اوست، به سوی او بازگردانده می شوید. در طول دوره زندگی ستارگان، آن ها موجودیت خود را تغییر می دهند. این تغییر میلیون ها سال طول می کشد. برای فهم بهتر آیات قرآن نیاز به اطلاعات مختصری پیرامون مرگ ستارگان و چگونگی تشکیل سیاه چاله ها داریم. از اعماق ستارگان انرژی هسته ای آزاد میشود که سوخت ستارگان را تامین میکنند. هنگامی که پس از میلیارد ها سال کلیه این سوخت به پایان میرسد ستاره از درون شروع به سرد شدن میکند ونیروی جاذبه موجب تراکم و کوچکتر شدن آن میگردد. به این ستاره ی مرده "کوتوله ی سفید" میگویند که اگر جرمش بیشتر از یک چهارم جرم خورشید باشدنمیتواند جرم خود را استوار نگه دارد و کوچکتر شدن همچنان ادامه پیدا میکند. در این مرحله این ستاره ی مرده را "ستاره ی نوترونی "گویند ( یک سانتی متر مکعب از ستاره ی نوترونی دارای جرمی معادل صد میلیون تن است.) همچنین معادلات میگویند که اگر جرم ستاره ی نوترونی بیش از سه برابر جرم خورشید باشد مواد تشکیل دهنده ی آن به صورت یک نقطه در می آید و درون سیاه چاله نا پدید میشود. نیروی گرانشی سیاه چاله به حدی فضا را خمیده میکند که هر نور به روی خود برمیگردد و علت سیاه بودن سیاه چاله به همین دلیل است که چهره ای ترسناک به آن میدهد. برای هر چیزی که به درون سیاه چاله کشیده میشود زمان متوقف شده و دیگر گذشته و آینده ای برایش معنا ندارد. هیچ چیز سریعتر از نور حرکت نمیکند .پس اگر نور نتواند بگریزد هیچ چیز دیگری قادر به گریز نخواهد بود. ? انواع سیاه چاله ها کدامند؟ دانشمندان سه نوع سیاه چاله را کشف کرده اند:کوچک، متوسط و بزرگ. 1) نوع کوچک یا کم جرم یا نوع اختری یا کهکشانی این نوع از سیاه چاله ها از ستارگانی تشکیل می شوندکه جرمشان 100برابر جرم خورشید ما است. وقتی که انرژی چنین ستاره ای تمام می شود، پوسته خارجی خود را پرتاب می کند و هسته خود را که هنوز 15برابر خوررشید ما است را نگه می دارد. دانشمندان عقیده دارند که کهکشان راه شیری ما دارای ده ها هزار از این سیاه چاله ها است بنابراین به آن سیاه چاله کهکشانی می گویند. 2) سیاه چاله های متوسط. 3) سیاه چاله های بسیار سنگین. در مرکز کهکشان ها قرار دارند. بعضی از دانشمندان عقیده دارند که بیشتر کهکشان ها که کهکشان ما هم جزوی از آن است، دارای سیاه چاله ای در مرکز خود است. در ستارگان سنگین دو فرایند مهم پیوسته رخ می دهد. یکی جوش هسته ای است( که هیدروژن را از مرکز ستاره به بیرون می فرستد و دیگری جاذبه (که تمامی هیدروژن را به طرفی که آمده بود می کشد). این دو روند یکدیگر را خنثی می کنند تا اینکه هیدروژن ستاره سوخته شود و در این موقع جاذبه غلبه می کند. وقتی که جاذبه غلبه کرد، ستاره ناپایدار می شود و منفجر می گردد. وقتی که شروع به منفجر شدن کرد، دیگر متوقف نمی شود و ستاره ( و در نهایت اتم هایش) به داخل خود فرو می ریزند و منجر به تشکیل سیاه چاله می شود.( Hewitt186). این تصویر که به کمک اشعه ایکس گرفته شده است نشان دهنده سیاهچاله ای است که در حال بلعیدن ستاره ای می باشد. سیاهچاله بسیار سنگین سیاهچاله ای است که جرم آن بین 105تا 1010برابر جرم خورشید است. امروزه این عقیده وجود دارد که اگر همه کهکشان ها سیاهچاله ای از این نوع نداشته باشند، تعداد زیادی از آن ها که کهکشان راه شیری نیز جزئی از آن است، در مرکز خود چنین سیاه چاله ای را دارند. این سیاه چاله ها دارای خصوصیات عجیبی هستند که آن ها را از همنوعان خود متمایز می کند. ? چرا سیاهچاله ها سیاه می باشند؟ یک موشک برای آنکه سطح زمین را ترک کند باید سریعتر از 25000 مایل در ساعت ( 7مایل در ثانیه) حرکت کند. به این سرعت، سرعت فرار از زمین می گویند. اگر راکت سرعتی کم تر از این مقدار داشته باشد، توسط جاذبه به زمین بر می گردد. سرعت فرار از یک سیاه چاله بیش از 186000مایل در ساعت است پس اگر بخواهیم از آن فرار کنیم، باید سرعتی بیش از این مقدار داشته باشیم. سرعت نور 186000مایل در ساعت است بنابراین نمی تواند از سیاهچاله ها فرار کند پس این سیاهچاله ها به رنگ سیاه هستند. ستاره شناسان به کمک اشعه ایکس و تلسکوپ های رادیویی توانسته اند سیاه چاله قدیمی را که در اطراف کهکشان راه شیری است کشف کنند. این سیاه چاله که دارای مسیری نامتقارن است در حال بلعیدن ستاره ای می باشد. اعتقاد بر این است که این سیاه چاله باقی مانده یک ستاره بسیار بزرگ است که میلیاردها سال پیش زندگی می کرده و از خانه خود به بیرون پرتاب شده و سرگردان در حال حرکت می باشد. بسیاری از ستارگان منظومه شمسی ما در یک صفحه نازکی به نام صفحه کهکشانی هستند. ا گرچه خوشه های گردی نیز وجود دارند که هرکدام دارای صدها هزار ستاره قدیمی هستند و به دور مرکز کهکشان در حرکت می باشند و در مسیری می باشند که از صفحه کهکشانی به دور می باشند. بنابراین زمانی که یک ستاره تمام سوختش به مصرف رسید در خود فرو می ریزد و در نهایت به سیاه چاله ای تبدیل می شود که دارای چگالی بی نهایت و حجم بسیار ناچیز است و میدان مغناطیسی بسیار قوی دارد. خداوند در قرآن به این حقیقت مرگ ستارگان( که به خاطر پایان سوختشان است اشاره می کنند) در آن جا که می گویند: { وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ} آنگه که ستارگان به سیاهی می گرایند. ? آیا تمامی ستارگان به سیاه چاله تبدیل می شوند؟ تمامی ستارگان به سیاه چاله تبدیل نمی شوند. ستاره ای که جرمش کم تر از 1.4بار بزرگتر از خورشید باشد، به کوتوله سفید تبدیل می شود. ستاره ای که 1.4 تا 3برابر خورشید جرم داشته باشد تبدیل به ستاره نوترونی می شود. تنها ستارگانی که جرمشان بیش از 3برابر خورشید باشد به سیاهچاله تبدیل می شوند. سیاه چاله ها آن قدر جرمشان زیاد است که نور نمی تواند از آن ها عبور کند و چون چیزی سریع تر از نور نمی تواند حرکت کند، هیچ چیز از سیاهچاله نمی تواند بیرون بیاید. خداوند به این موارد قسم یاد می کنند تا تائید کنند که قرآن از طرف پروردگار نازل شده است. به آیات 15تا 19سوره تکویر که در بالا آمده است نگاهی دوباره بیاندازید. این نوع تاکید که در این آیات به کار رفته است و خداوند با قسم از آن ها یاد کرده، به خاطر اهمیت سیاهچاله ها است . و در واقع ستارگان مرده در حال حرکتی می باشند و نوری از خود تولید نمی کنند و هرچه سرراهشان باشد می بلعند. قرآن مجید از آن ها به "پاک کنندگان" یاد می کند که در تطابق کامل با عملکرد آن ها از لحاظ علمی است. دانشمندی غیر مسلمان که نام سیاهچاله را برای این پدیده گذاشته است، بسیار مناسب این نام را انتخاب کرده است. اگرچه او هرگز قرآن نخوانده است ولی همان نامی را بر آن ها نهاده که قرآن با آن نام آن ها را خوانده است. این نشان دهنده آن است که قرآن تا چه حدی به حقایق علمی که امروزه کشف می شود نزدیک است. این دانشمند این چنین این پدیده را تعریف کرده " آنچنان نیروی جاذبه ای دارند که مانند یک جاروبرقی نامرئی کیهانی هستند و آن چنان مواد اطراف خود را جذب می کنند که حتی نور نیز نمی تواند ازآن بیرون بیاید". کلمه قرآنی خُنَّسِ در آیه 15سوره تکویر را در عربی می توان به جاروبرقی ترجمه کرد. زمانی که سیاه چاله ها از لحاظ علمی تعریف شدند، دقت قرآن مجید در تعریف آن ها تنها در سه کلمه بیشتر مشخص می شود. قرآن سیاه چاله ها را با خصوصیات زیر تعریف می کند: 1) آن ها در حال حرکت می باشند. (همان گونه که علم می گوید.) 2) آن ها وقتی شناسایی شدند، دارای حجاب می باشند. همان طور که علم می گوید نور نیز نمی تواند از آن ها عبور کند. 3) آن ها همه چیز را می بلعند. منبع: بانک مقالات علمی کتاب سفر در زمان : جان و مری گریبین کتاب تاریخچه زمان :استیون هاوکینگ منبع: جنبش مصاف « اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ »
ازبصره وارد سرزمین ایران شدند و از خوزستان به سوی اصفهان رفتند. هوای مطبوع این سرزمین و این راه، هوای تازه ی وصال بود که فاطمه این طور با رغبت در ریه هایش پرمی کرد، بوی محبوب داشت که چون بوی پیراهن یوسف، یعقوب را از آن همه فاصله آرام می نمود. گاهی پرده ها را کنار می زد و ایرانی ها را می دید. چه آشنا به نظرش می آمدند و چه خون گرم و مهمان نواز. هرکس که آنها را میشناخت جلو می آمد و به رسم ایرانیان، دست بر سینه می گذاشت وسرش را با احترام اندکی پایین می آورد تا عرض ادبی کرده باشد و تعارفی، و همین از شتاب کاروان می کاست. از این مردم پیداست که چشم هاشان تو را دیده و گوش هاشان خطبه های تورا شنیده است. ازاین خلق پیداست که ما را خوب شناخته اند و حرف ما را معلم بزرگی چون شما به آنها رسانده. چه خوب است که ماهم از همان راهی می رویم که تو رفته ای و پا جای پای تو می گذاریم! راستی برادر، چرا این مردم که هم زبان و هم فامیل ما نیستند، بیشتراز اهل حجاز و عراق، به خاندان پیامبر خدا(ص) محبت دارند و پیروی آنها را پذیرفته اند؟ روزها می گذشت و کاروان به نیمه راه توس می رسید اما ای کاش این کاروان هرگز به ساوه نرسیده بود..... مانده بود حیران : آیا برادرم از ساوه نگذشته؟ اینان حتماً امام خود را ندیده اند که این طور دشمن خاندان پیامبر هستند! لشکر تا دندان مسلح بر سر کاروان ریخت. نکند سربازان خلیفه اند؟...نه! غیر ممکن است! امام ما در جوار خلیفه ولیعهد است. در نمازهای جمعه به نامش خطبه می خوانند. به نامش سکه ضرب می کنند همه جا کنار ماموان می نشیند...اما...این دیگر چه جور منزلتی است؟ مهم نبود که مهاجمان به فرمان چه کسی پیدایشان شده بود.هر که بودند کربلایی دیگر به راه انداختند تکرار کربلای کوفیان. برسرکاروان ریختند وسادات را سربریدند و قطعه قطعه کردند؛ تمامی 32 نفر کاروان فاطمه را.دوباره زمین پر شد از خون فرزندان حسین(ع) و فاطمه (س). افسوس که فاطمه بی امامش علی، نمی توانست مثل زینب بایستد و قد علم کند و خطبه بگوید. چند زن تنها، مانده بودند دربیابان های ساوه در کنار بدن های تکه تکه ی برادرانشان. دشت ماتم سرا شده بود و بدتر از همه این که احوال بانوی کاروان هر لحظه وخیم تر می شد. فاطمه ی معصومه تاب دیدن آن صحنه ها را نیاورد و تب کرد. خانوم چند سوار از قم آمده اند تا کاروان را با خودشان ببرند.چه می فرمایید؟ چه شیعه های زرنگی هستند این قومی ها.معلوم نبود که از کجا خبر شده بودند. چهره ی بانو گشاده بود از مردانگی مردم قم؟ یا از خبری که جدش امام صادق داده بود؟ : - می دانید که پیش از تولد من امام صادق درباره ی قم چه می گفته؟ "خدا حرمی دارد که مکه است و پیامبر خدا(ص) حرمی دارد که مدینه است و امیرالمومنین علی (ع) حرمی دارد که کوفه است.اما بدانید که حرم من و فرزندانم پس از من قم است و بدانید که قوم کوفه ی ماست. و بدانید که بهشت هشت در دارد که سه تای آنها به قم باز میشود. اما آن چه فاطمه ی معصومه را شاد کرده بود، ادامه ی حدیث پدربزرگش بود: - .... بانویی از فرزندان من به نام "فاطمه" در آنجا رحلت می کند که با شفاعت او همه شیعیان به بهشت می روند." این حدیث را همیشه دوست داشت. حالا دیگر مطمئن شده بود که خودش همان فاطمه است، که به وصال زینبی برادر می رسد و شفاعت ... شفاعت شیعیان، شیرینی این وعده بود! کاروان را به قم بردند. هنوز به قم نرسیده بودند که دیدند خیل جمعیت قم برای استقبال آمده اند بیرون شهر و به رسم ایرانی ها منتظر تشریف فرمایی خواهر بزرگوار امامشان ایستاده اند. قم، شهر خوبی بود برای ماندن، ولی فاطمه (س) برای ماندن نیامده بود. با این حال فرصتی به بانوان قم داد تا هر که می خواهد به دیدار او بیاید و اگر کسی سوالی از او دارد بپرسد. دسته دسته زنان شهر بر بسترش حاضر می شدند و در عزای برادرانش تسلیتش می دادند. او هم در هر دیداری، حدیثی از پدرانش هدیه شان می داد که می بردند تا سینه به سینه و گوش به گوش همه جا منتشر کنند. زنان قم، برای همیشه ثبت کردند که دختر امام کاظم (ع) به آن ها چه فرموده است : - برایتان نقل می کنم از فاطمه دختر امام صادق (ع)، به نقل از فاطمه دختر امام باقر (ع)، به نقل از فاطمه دختر امام سجاد (ع)، و از فاطمه و سکینه دختران امام حسین (ع)، از ام کلثوم (س) که مادرمان فاطمه زهرا (س) می فرمود :" آیا کلام رسول خدا را در غدیرخم فراموش کردید که می فرمود: هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست؟ و این که فرمود: ای علی تو نسبت به من، مثل هارون هستی نسبت به موسی." - به نقل از دختران امام صادق (ع) و امام باقر (ع) و امام سجاد (ع) و امام حسین (ع) و زینب کبری (س)، از فاطمه زهرا (س) برایتان می گویم که بارها فرمود: "هر که با محبت خاندان محمد (ص) بمیرد، شهید مرده است." - نقل می کنم از دختران امامان، از فاطمه زهرا (س) که پیامبر (ص) می فرمودند: "وقتی مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم، در آنجا قصری دیدم از مروارید سفید میان تهی، که دری داشت مزین به مروارید و یاقوت و جلوی آن پرده ای آویخته بود. بر آن پرده نوشته بود: لااله الا الله، محمد رسول خداست، علی ولی و صاحب اختیار مردم است، و زیر آن نوشته بود: به به! چه کسی مثل شیعیان علی است..." - من از پدرم شنیدم که می فرمودند : شهر قم، مرکز شیعیان ما است. فاطمه (س) گفتنی ها را گفت و زود رفت. او تنها 17 روز در قم ماند اما تا ابد مالک معنوی آن سرزمین شد؛ شهر علم آخرالزمان. تشییع فاطمه را هم مانند پدرش باشکوه برگزار کردند ولی بی دروغ و نیرنگ. پیرمرد پرهیزکاری به نام قادر را هم انتخاب کردند تا کارهای جنازه حضرت را انجام دهد، ولی ناگهان دو سوار نقاب دار رسیدند. آن دو بی هیچ حرفی، خاکسپاری را انجام دادند و رفتند. مردم قم حرفی برای گفتن نداشتند. تعجب هم نکرده بودند انگار. آنها هم شنیده بودند که "معصوم را تنها معصوم تدفین می کند." همان روزها بر فراز قبر، سایبانی از بوریا ساختند و در زمانی کوتاه محبان اهل بیت دور حرمش گرد آمدند. برگرفته از کتاب : بی تو یک سال است (داستانی از حیات نورانی حضرت معصومه (س)) =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
روایات متعدّدى از امامان معصوم در ترغیب و تشویق مردم به زیارت حضرت فاطمه معصومه(سلامالله علیها) و اجر و ثواب عظیمى که بر زیارت بانوی کرامت مترتّب شده، نقل گردیده است. منبع : روابط عمومی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)
«. . . امیر عظیمى که براى پسران قوم تو ایستاده قائم است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگى خواهد شد که از حینى که اُمّتى به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر یک از قوم تو، که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد. و بسیارى از آنانى که در خاک زمین خوابیده اند بیدار خواهند شد، امّا اینان به جهت حیات جاودانى و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانى. و حکیمان مثل روشنایى افلاک خواهند درخشید، و آنانى که بسیارى را به راه عدالت رهبرى مى نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.
امّا تو اى دانیال ! کلام رامخفى دار و کتاب راتا زمان آخر مهر کن. بسیارى به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید ... خوشا به حال آن که انتظار کشد».
در این بشارت نکات چندى وجود دارد که برخى از آنها را به طور اختصار توضیح مى دهیم:
1 ـ شخص مورد بشارت که در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمّد(علیهم السلام) است که بزرگترین نماینده انبیاى الهى است، و دعوت تمام پیامبران خدا را یکجا در حکومت حقّه خود آشکار ساخته، آیین الهى را بر سرتاسر کره خاکى حکم فرما مى نماید.
2 ـ منظور از «زمان تنگى»، زمان بیدادگریها، سختیها، فشارها، ظلم و ستم هایى است که قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پیدا مى شود، چنان که در روایات اسلامى آمده است: «یَمْلاَُ الأرضَ قِسطاً و عَدلا کَما مُلِئت جوراً و ظلماً».
3 ـ منظور از: «آنانى که در خاک زمین خوابیده اند»، گروهى از اموات مى باشند که در دولت با سعادت حضرت مهدى(علیه السلام) زنده مى شوند، و برخى از آنان از یاران آن حضرت مى گردند و در رکاب حضرتش مى جنگند و برخى دیگر به سزاى اعمال ناشایست خود مى رسند.
در این زمینه، روایات بسیارى از ائمّه معصومین(علیهم السلام) رسیده است که ما به جهت اختصار از ذکر آنها خوددارى مى نماییم، و طالبین مى توانند به کتابهاى مربوطه که در مورد «رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمایند.
سازنده فیلم آرگو، "بنیامین جیزا افلک بولدت" (???"??? ?"?? ????) معروف به "بن افلک" یهودی 40 ساله ای است که این روزها نامش رونق محافل و مجامع هنری داست.
یکی از مهمترین این وقایع، موضوع تسخیر سفارت آمریکا، به عنوان نمایندگی رسمی سیاسی ایالات متحده آمریکا در ایران می باشد.
واقعه ای که بسیار سریع و در جنب وقایع کثیر آن زمان به وقوع پیوست و خود اسبابی از برای تحقق وقایع دیگر بود.
واقعه ای که اگر چه هیچ گاه فرصتی از برای بازخوانی مفصل و تطبیقی آن بوجود نیامد، اما آبشخور موضوعاتی بسیار گردید و متاسفانه امروزه جُز ادبیات کلی "لانه جاسوسی" تصوری جامع از آن وجود ندارد.
ادبیاتی که تنها این تصور را در مخاطب پدید می آورد که در ایران سفارت آمریکا به تاریخ 13 آبان 1358 توسط دانشجویان پیرو خط امام اشغال شد و از آن پس "سفارت آمریکا" را با نام "لانه جاسوسی" نامیدند.
اگر چه در باب کم کاری صورت گرفته عوامل متعددی را میتوان برشمرد، اما بیش از همه عُدول بخشی از مُسخرین لانه جاسوسی از مواضع انقلابی و دَر غَلطیدن ایشان به آغوش امپریالیسم جهانی را میتوان عامل اصلی ابتر ماندن نشر و بسط واقعیات سریع آن دوران دانست؛ اما واقع امر آن است که با وجود آلزایمز بسیاری از مسئولین در این باب، هیچگاه موضوع سفارت آمریکا طی این 33 سال از دستورکار سردمداران آمریکا خارج نشد و تسخیر این ساختمان واقع در محدوده خیابانهای مفتح و طالقانی، به عنوان ضربه ای به یاد ماندنی بر هیمنه استکبار جهانی سرمشق مستضعفین بوده و هست.
بویژه پس از فضاحت آمریکا در واقعه به یاد ماندنی طبس و تصویر جنازه های سوخته رنجرهای آمریکایی، این هیمنه به کلی فروپاشید.
این فروپاشی آنقدر فضیح بود که آمریکا نتوانست طی این 33 سال با انبوه فیلمها و مستندهای بر آن سرپوش نَهاده و از خویش اعاده حیثیت نماید. حال این ابر قدرت خود خوانده جهان اینبار با "آرگو" به مصاف اذهان جهانیان آمده تا شاید بتواند به زعم خویش ایالات متحده آمریکا را تطهیر نماید.
اما به راستی تطهیر کننده آمریکا چه کسی است؟
"بنیامین جیزا افلک بولدت" (???"??? ?"?? ????) معروف به "بن افلک" (Ben Affleck) یهودی آمریکازاده 40 ساله ای است که این روزها نام او همراه " آرگو" رونق محافل و مجامع هنری داست.
"بنیامین جیزا افلک بولدت" (Benjamin Géza Affleck-Boldt)
خانواده او از جمله یهودیان آلمانی- انگلیسی هستند و وی با وجود آنکه در 15 اوت 1972 میلادی در مهمترین شهر یهودی نشین ایالات متحده آمریکا، یعنی شهر دانشگاهی "برکلی" ایالت "کالیفرنیا" به دنیا آمد،
اما عمده کودکی و نوجوانی خود را در شهر "کمبریج" ابر شهر "ماساچوست" ایالت "نیو انگلند" ایالات متحدهی آمریکا سپری نموده است.
پدر "بنیامین" یک مددکار اجتماعی و بازیگر تئاتر به نام " تیموتی بایرز افلک" (Timothy Byers Affleck) و مادر او یک معلم مدرسه به نام " کریستین آنه افلک" (Christine Anne "Chris" Affleck) بود.
همچنین "بنیامین" دارای یک برادر و آن هم کوچکتر از خود به نام " کالب کیسی مک گوائیر افلک-بالدت" معروف به "کیسی افلک" است.
کالب کیسی مک گوائیر افلک-بولدت
"بنیامین" که فعالیت رسمی هنری خود را در سن هشت سالگی با بازی در سریال "سفر میمی" آغاز نمود.
"بنیامین" با وجود ضعفهای بسیار هنری، با کمک و همیاری یهود و به جهت بی حیایی فوق العاده ای که در مقابل دوربین دارد، تا به امروز حدود 50 فعالیت هنری داشته، که هر یک در جای خود قابل نقد و بررسی است.
"بنیامین" در سن 36 سالگی با بازی در فیلم "سرزمین هالیوود" در اوج فعالیت بازیگری قرار گرفت.
"سرزمین هالیوود" (Hollywoodland) محصول سال 2006 میلادی
و پس از آن یهود او را آماده کارگردانی یافت و "بنیامین" 37 ساله را با ساخت اولین فیلم خود با نام "رفته عزیزم رفته" رسما به باشگاه کارگردانان وارد کرد.
" رفته عزیزم رفته" (Gone Baby Gone) محصول سال 2007 میلادی
"بنیامین" همچون سایر یهودیان داری فرزندان زیادی نیست و در حال حاضر تنها سه فرزند رسمی دارد؛ دو دختر به نامهای "ولت آنا افلک" و "رز الیزابت افلک" و یک پسر به نام " ساموئل گارنر افلک" .
"بنیامین" عاشق شهرت، بویژه شهرت سیاسی است؛ وی حامی سرسختی برای دموکراتها محسوب می شود.
سابقه حمایت "بنیامین" از دموکراتها به دور اول انتخابات "جرج بوش" در سال 2000 میلادی بر می گردد.
"بنیامین" در این سال با حمایت رسمی خود از "اَل گور" دموکرات در مقابل "بوش" جمهوری خواه، به برگ برنده دموکراتها در انتخابات مبدل شد تا جایی که در دور اول انتخابات "جرج بوش" در سال 2004 میلادی، "بنیامین" حمایت همه جانبه ای از رقیب دموکرات "بوش" یعنی "جان کری" نمود.
"بنیامین" در هر دو دوره انتخابات "اوباما"ی دموکرات سهم زیادی در عوام فریبی و بالابردن حمایت از او ایفا نمود.
"بنیامین" علاوه بر آنکه عاشق شهرت است، عاشق زنان مشهور نیز هست.
وی تا به حال با هفت زن ارتباط رسمی داشته که در این میان "جنیفر گارنر" با طولانی ترین ارتباط یعنی حدود هفت سال، شاید از بیشترین اقبال برخوردار بوده است.
عشق شهرت برای "بنیامین" این بار ماموریتی ویژه را رقم زد، ماموریتی برای اعاده حیثیت از آمریکای متزلزل.
آمریکایی که در بدترین شرایط اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود قرار دارد و یهود خود را ملزم به بقای او میداند.
اما آیا به راستی "بنیامین" به عنوان یک سرباز خوب یهود با "آرگو" توانسته است این گونه کند؟!
ضمن تسلیت سالروز رحلت جانسوز کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(سلامالله علیها) نوشتاری از آیت الله علی کریمی جهرمی پیرامون جایگاه و شخصیت حضرت معصومه(علیهاالسلام) و پاداش زیارت این بانو خدمتتان ارائه میشود.
*حرم اهلبیت(ع)
حضرت صادق علیهالسّلام فرمودند: اِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ اِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ مَدینَةُ وَ اِنَّ لأمیرَالْمُؤمِنینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ اِنَّ لَنا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةِ قُمْ وَ سَتُدْفَنُ فیها اِمْرَأةٌ مِنْ اَوْلادى تُسَمَّى فاطِمَةُ فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةَ. قالَ علیهالسّلام ذلِکَ وَ لَمْ تَحْمِلْ بِمُوسى اُمُّه؛ براى خدا حرمى است و آن مکّه است و براى رسول خدا (ص) حرمى است و آن مدینه است و براى امیرالمؤمنین حرمى است و آن کوفه است و براى ما حرمى است و آن شهر قم است و به زودى خانمی از اولاد من به نام فاطمه در آن سرزمین دفن مىشود، پس هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب خواهد شد. مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 99، ص 267،
اهمیّت مقام این بانوى مکرّمه و عنایت خاصّى که روىزیارت آنحضرت است از این روایت به خوبى ظاهرمىشود،زیرا:
اوّلاً زمانى امام صادق علیهالسّلام از فاطمه معصومه(س) و زیارت او سخن مىگوید که هنوز انعقاد نطفه پدر بزرگوار او نشده، چه رسد به خود او.
ثانیاً از دفن فاطمه معصومه(علیهاالسّلام) در قم اطّلاع مىدهند و ظاهراً به همین لحاظ قم را حرم امامان قلمداد مىکند در حالى که شهرهاى متعددی داریم که مدفن امامزادگان والامقام و بلکه مدفن امامان است، ولى این وجهه و عنوان را پیدانکردهاند که حرم امامان باشند.
ثالثاً وعده صریح و قطعى بهشت به زائران قبر حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها داده است.
و این روایت به سند دیگرى نیز آمده و در آنجا عبارت چنین است که: حضرت صادق علیهالسّلام مىفرمایند:
اِنِّ زیارَتَها تَعْدِلُ الْجَنَّةَ؛ زیارت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها معادل و همطراز بهشت است. مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 99، ص 267.
ابن قولویه متوفّاى سال 367 هق که استاد شیخ مفید اعلىاللَّهمقامه بوده نقل کرده است سعدبنسعد گفته: من از حضرت اباالحسن، امام رضا علیهالسّلام راجع به زیارت فاطمه سلام اللَّه علیها، دختر حضرت موسى بن جعفر علیهالسّلام پرسش کردم. حضرت فرمودند: مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّة؛ هرکس او را زیارت کند، بهشت براى اوست. کامل الزّیارات، ص 324،
و نیز از ابن الرّضا، حضرت جواد علیهالسّلام نقل کرده که فرمودند: مَنْ زارَ عَمَّتى بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّة؛ کسى که قبر عمّهام را در قم زیارت کند، بهشت براى اوست.
از تعبیر «عَمَّتى» که در روایت حضرت جوادالائمه علیهالسّلام آمده به ذهن تداعى مىشود که امام جواد علیهالسّلام به داشتن چنین عمّه محترمهاى افتخار مىکند و از اینرو به جاى ذکر نام آن بانوی عظیمالشأن، عنوان عاطفى و زیباى «عمّه من» را بهکار مىبرد.
علّامه مجلسى رضوان اللَّه علیه مىگویند: در بعضى از کتب و روایات دیدم که علىبنابراهیم از پدرش از سعد نقل کرده که حضرت على بن موسى الرضا علیهالسّلام فرمودند: یا سَعْدُ عِنْدَکُمْ لَنا قَبْرٌ؛ براى ما در نزد شما قبرى است. عرض کردم: جانمفدایت، منظورتان قبر فاطمه بنت موسى علیهم االسّلام است؟ فرموند:نَعَمْ،مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُالْجَنَّةُ. مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 99، ص 265-266.
آرى، منظورم همان است، کسى که او را با شناخت حق و مقامش زیارت کند، بهشت از براى اوست.
*نکات لطیف این روایت
1- طبق این روایت، حضرت امام رضا علیهالسّلام ابتداءً به سعد که قمى بوده فرمودهاند: براى ما در نزد شما قبرى است. عبارت چنانست که گویى این قبر مال همه امامان و براى خاندان عصمت و طهارت است و همگى بدان توجّه و عنایت دارند.
2- در این روایت نیز وعده بهشت در مقابل زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها داده شده است.
3- در خصوص این روایت براى فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها قید شده است که: عارِفاً بِحَقِّها؛ اگر با معرفت مقام والا و شناخت عالى نسبت به آن بانوى مکرّمه وى را زیارت کند، بهشت از براى اوست.
و طبق این تعبیر، هنگامى بهشت جزا و پاداش زیارت حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها است که زائر، عارف به مقام شامخ و مرتبه رفیع و منیع آن بزرگوار باشد.
بنابراین باید کوشش کرد که قبل از زیارت آن حضرت، شناختى نسبت به او پیدانمود و باید زائر، آشناى به جلالتقدر و منزلت رفیع وى در نزد خداى متعال شود تا به چنین فوز عظیم و مرتبه والایى نایل گردد.
مطلب بسیار مهم و چشمگیرى که در این روایات آمده است و قدر مشترک و جامع بین همه آنهاست، وعده بهشت به زائران قبر شریف حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها است. وعده صریح و آشکار به بهشت در مقابل زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها در لسان مبارک سه امام معصوم و مفترضالطاعة علیهمالسّلام آمده است:
حضرت امام صادق علیهالسّلام این وعده را دادند، حضرت امام رضا علیهالسّلام نیز تصریح به این وعده فرمودند و بالاخره حضرت جواد علیهالسّلام نیز زائران قبر عمهشان را نوید به بهشت دادند.
بر اساس این روایات شریفه و اخبار عدیده، استحباب زیارت مرقد منوّر حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام جاى اندک تردیدى ندارد و خود مطلبى روشن و واضح است.
*زیارت حضرت معصومه مسلم است
زعیم شیعه مرحوم آیت اللَّه العظمى گلپایگانى اعلى اللَّه مقامه نیز در جواب یکى از استفتائاتى که از ایشان شده، بدین موضوع تصریح کردهاند و متن سؤال و جواب این است:
سؤال: آیا مىتوان گفت زیارت حضرت معصومه علیهاالسّلام در قم با ادلّه اجتهادى ثابت است، بدین ترتیب آیه
وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ...؛
حدیث: مَنْ زارَ فاطِمَةُ بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛
اجماع: اتفاق همگى علماى شیعه از گذشته تا کنون؛
سیرهتمامى مردم شیعه از قدیم تا حال؟
جواب: بسم اللَّه الرحمن الرحیم. استحباب زیارت حضرت معصومه سلام اللَّه علیها، از نظر روایات مسلّم است و حاجتى به استدلال به ادلّه مذکور نیست. واللَّهالعالم. 24/ج2 /1408
مطلبى را در اینجا براى اکمال بحث اضافه مىکنیم و آن این است که مرحوم شیخ صدوق علیه الرّحمة در کتاب ثواب الاعمال و نیز ابن قولویه در کتاب کامل الزّیارات و علّامه مجلسى در بحارالانوار اوّلاً زیارت حضرت معصومه سلام اللَّه علیها را ذکر کردهاند و سپس به نقل روایت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنى علیهالسّلام پرداختهاند.
و این مراعات تقدیم و تأخیر آن هم در کتابهاى علماى کمنظیر در عالم تشیّع اسرارى را کشف مىکند و حاکى از آنست که حضرت معصومه سلام اللَّه علیها بر حضرت عبدالعظیم - با تمام جلالت قدرش - تقدّم و ترجیح دارد، با آنکه حضرت عبدالعظیم علاوه بر شرافت امامزاده بودن، محدث نیز بوده است و از جمله راویان معروف اخبار امامان معصوم صلوات اللَّه علیهماجمعین به شمار مىرود.
آرى، حضرت معصومه سلام اللَّه علیها علاوه بر مقامات معنوى، فرزند بلاواسطه حضرت موسى بن جعفر، امام کاظم علیهالسّلام است ولیکن حضرت عبدالعظیم علیهالسّلام با چهار واسطه به امام مجتبى علیهالسّلام مىپیوندد.
آیتالله علی کریمی جهرمی
Design By : Pichak |