سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























مسلمانان غافلى که با دروغ‌هاى رسانه‌هاى مختلف گرفتار اشتباه در ماجراى سوریه شده‌اند مى‌خواهیم که از خواب غفلت بیدار شوند.

به گزارش مصاف حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى در پی جنایت هولناک در مسجد جامع دمشق بیانیه ای صادرکرد.

متن بیانیه ی این مرجع تقلید بدین شرح است:
امام جمعه محترم مسجد جامع دمشق که از مُفتیان معروف اهل سنت در آن کشور بود به اتفاق پنجاه نفر از نمازگزاران اهل سنت با مواد منفجره تروریست‌ها شهید و یکصد نفر دیگر مجروح شدند و خانه خدا را از خون بى‌گناهان رنگین ساختند
روز جمعه دوم فروردین در خانه خدا مسجد جامع دمشق جنایت وحشتناکى رخ داد که در نوع خود کم‌نظیر یا بى‌نظیر بود، جنایتى که روى حامیان تروریست‌هاى سوریه را بیش از پیش سیاه کرد.
امام جمعه محترم مسجد جامع دمشق که از مُفتیان معروف اهل سنت در آن کشور بود به اتفاق پنجاه نفر از نمازگزاران اهل سنت با مواد منفجره تروریست‌ها شهید و یکصد نفر دیگر مجروح شدند و خانه خدا را از خون بى‌گناهان رنگین ساختند و برگ سیاه دیگرى بر پرونده سیاه حامیان تروریست‌ها افزودند.
این جنایت عجیب نشان داد که براى تروریست‌ها شیعه و سنى، امام جمعه و غیر امام جمعه، خانه خدا و غیر آن تفاوتى نمى‌کند چرا که نه خبرى از اسلام دارند نه از بشریت و انسانیت.
به یقین دولت‌مردان ترکیه و سعودى و قطر و همچنین سردمداران اتحادیه عرب که با آمریکا و اسرائیل در جریان سوریه همصدا شده‌اند در این خون‌هاى پاک شریک و سهیم‌اند و امروز و فرداى قیامت ـ اگر به قیامتى اعتقاد داشته باشند ـ باید پاسخگوى آن باشند و اگر سندى جز همین یک سند براى دروغ‌گویى حامیان تروریست‌ها نسبت به جریان سوریه در دست نباشد کافى است. آیا باز هم مجامع بین‌المللى سکوت خواهند کرد؟
ما ضمن محکوم کردن شدید این جنایت بى‌سابقه از مجامع بین‌المللى مى‌خواهیم سکوت خود را بشکنند و به صورت فعال در این جریان وارد شوند و از مسلمانان غافلى که با دروغ‌هاى رسانه‌هاى مختلف گرفتار اشتباه در ماجراى سوریه شده‌اند مى‌خواهیم که از خواب غفلت بیدار شوند و راضى نشوند بیش از این مسلمانان به دست عاملان کفر که نام اسلام بر خود گذارده‌اند به قتل برسند.


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:14 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

سلام بر تو ای رسول خدا (ص). سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است.

ای پیامبر خدا، صبر وبردباری من با از دست دادن فاطمه (س) کم شده و توان خویشتنداری ندارم، اما برای من که سختی جدایی تو را دیده وسنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایی ممکن است. این من بودم که با دست خود  تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامی تو،  میان سینه و گردنم پرواز کرد.

" پس همه ما از خداییم و به خدا بازمی گردیم."

پس امانتی که به من سپرده بودی بر گردانده شد ،  و به صاحبش رسید ،

از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم شب زنده داری است ، تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من بر گزیند.

به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو ، چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند. از فاطمه (س) بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر ، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است.

سلام من بر هر دوی شما، سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمی کند. اگر از خدمت تو باز می گردم، از روی خستگی نیست، و اگر در کنار قبرت می نشینم از بدگـمانی بدانچه خدا صــابران را وعده داده نمی باشد.

 

خطبه 202 نهج البلاغه


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:7 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

براساس روایات یکی از نشانه‌های ظهور خروج دجال است. که در باره آن آراء و احتمالات مختلفی بیان شده است در ذیل به بررسی این عنوان می‌پردازیم.
«دجّال» در زبان عربی به معنای «آب طلا» و طلا اندود کردن است و به همین علت، افراد بسیار دروغگو که باطل را حق جلوه می‌دهند «دجّال» نامیده می‌شوند.
از روایات استفاده می‌شود، دجّال ستمکاری است که در آخر الزمان، مردم را گمراه خواهد کرد. البته در آموزه‌های هر سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام از آن سخن به میان آمده است. افرادی در هر سه جامعه دینی می‌گویند: دجّال تولد یافته و زنده است.
در برخی روایات از خروج «دجّال» به عنوان نشانة ظهور و در برخی دیگر، از آن، به عنوان یکی از «اَشْراطُ السَّاعَة» (نشانه‌های برپایی قیامت) یاد شده است. این نشانه، در کتاب‌های اهل سنّت بیشتر یکی از نشانه‌های برپایی قیامت دانسته شده است؛ ولی در منابع روایی شیعه، بیشتر از آن، به عنوان حادثه‌ای مهّم که مقارن ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  رخ خواهد داد، یاد شده است.


دجال کیست؟
دربارة دجّال، چند احتمال وجود دارد:
احتمال اول: دجّال نام شخص معیّنی نیست و هر کس که با ادعاهای پوچ و بی‌‌‌اساس و با توسل به حیله‌گری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجّال است. اینکه در روایات، از «دجّال»‌ها‌ی فراوان سخن به میان آمده است، این احتمال را تقویت می‌کند. پیامبر اکرم- فرموده است: قیامت، برپا نمی‌شود، تا وقتی که مهدی از فرزندانم قیام کند. مهدی قیام نمی‌کند، تا وقتی که شصت دروغگو خروج کنند و هر کدام بگویند: من پیامبرم. در روایات، از این «دجّال‌»‌‌ها و دروغ‌گویان فراوان نام برده شده است؛ در بعضی دوازده، در برخی سی ‌و در برخی شصت و یا هفتاد دجال آمده است. از میان ‌این دجال‌ها ‌فردی که در دروغگویی، حیله‌گری و مردم فریبی سرآمد همة دجالان و فتنه‌اش از همه بزرگ‌تر است، نشانة ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  و یا برپایی قیامت است. بر این اساس، دو نوع دجّال هست: یکی همان دجّال حقیقی و واقعی است که پس از همة «دجّال»‌ها می‌‌آید و دیگر گروهی شیّاد و دروغگو که دست به فریب کاری و گمراهی مردم می‌زنند. پیامبر اکرم- می‌فرماید: «پیش از خروج دجّال، بیش از هفتاد دجّال خروج خواهد کرد.» حقیقت داستان دجّال، بیانگر این واقعیت است که در آستانة هر انقلابی، افراد فریبکار و منافق که معتقد به نظام‌های پوشالی گذشته و حافظ ضد ارزش‌هایند، برای نگه‌داشتن فرهنگ و نظام جاهلی گذشته، همة تلاش خود را به کار می‌‌گیرند و با سوء استفاده از زمینه‌های فکری و اجتماعی و احساسات مردم، دست به تزویر و حیله‌گری می‌زنند.

در انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  چنین خطری پیش‌‌بینی شده است. از آنجا که این انقلاب از همة انقلاب‌های تاریخ بزرگ‌تر و گسترده‌تر است، خطر فریبکاران دجّال صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده‌تر است. در آستانة ظهور، آنان همة تلاش خویش را به کار خواهند گرفت که مردم را فریب دهند و آنها را از نتیجة قیام حضرت، دلسرد و ناامید سازند و سرانجام از پیروزی حتمی آن جلوگیری کنند. البته در این احتمال می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها که صفات زشت در او بیشتر از همه وجود دارد، نشانه‌ ظهور باشد.


احتمال دوم: فردی معیّن و مشخص به نام «دجّال» در دورة غیبت ـ با همان ویژگی‌هایی که برای وی بیان شده است ـ خروج می‌کند و مردم را به انحراف می‌کشاند.
برخی با استناد به بعضی از روایات، او را زنده می‌دانند؛ برای مثال گفته می‌شود که او در زمان حضرت رسول اکرم-زنده بوده و تا هنگام خروج، زنده خواهد ماند. برخی از کتاب‌ها و فیلم‌ها نام «دجّال» برخود دارند. «دجّال» لقب دغل‌بازی است که نزد یهودیان «آرمیلوس» و نزد مسلمانان «صائد‌‌بن‌صید» نامیده می‌شود.

اصل داستان «دجّال» در کتاب‌های مقدس مسیحیان نیز آمده است. در انجیل، واژة «دجّال» بارها به کار رفته و به کسانی که منکر حضرت مسیح علیهم السلام  باشند یا «پدر و پسر» را انکار کنند، «دجّال» گفته شده است: «دروغ‌گو کیست، جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند؟ آن، دجّال است که پسر و پدر را انکار کند.»
طرفداران احتمال دوم به روایتی استناد کرده‌اند که اصبغ بن نباته از حضرت علی علیهم السلام  پرسید: ای امیر مؤمنان! دجّال کیست؟ آن حضرت فرمود: «دجّال، صائد بن صائد (صید) است. بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و خوشبخت آن است که او را تکذیب کند... چشم راستش ممسوح [به هم چسبیده و حدقه ندارد] و چشم دیگرش بر پیشانی است و مانند ستاره صبح می‌درخشد.

در آن، نقطه عَلَقه‌ای [خون‌ بسته شده] است که با خون در آمیخته است و میان دو چشمش نوشته است: «کافر‌» و هر خواننده و بی‌سواد آن را می‌خواند. در دریاها فرو می‌رود و آفتاب با او می‌گردد.

مقابل او کوهی از دود و عقبش کوهی سپید است که مردم تصور می‌کنند طعام است. در زمان قحطی سختی خروج می‌کند؛ در حالی که بر الاغ سپیدی سوار است. هر گام الاغش، یک میل [حدده 185 متر] است و زمین، منزل به منزل زیر پایش در نوردیده شود. بر آبی نگذرد؛ جز آنکه فرو رود. تا روز قیامت. به آوازی که همة جن و انس و شیاطین ـ در شرق و غرب ـ عالم آن را می‌شنوند، فریاد کند: ای دوستان من! نزد من آیید. منم آن که آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و رهبری نمود.

منم پروردگار شما. دشمن خدا دروغ می‌گوید. او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود. به راستی که پروردگار شما، نه یک چشم است و نه غذا می‌خورد، نه راه می‌رود و نه زوال دارد و خدا از این اوصاف برتر است.

آگاه باشید! بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زاد‌گان‌اند و صاحب پوستین‌های سبز. خداوند تعالی او را در شام بر سر گردنه‌ای که آن را افیق نامند به دست کسی که عیسی علیهم السلام  پشت سرش نماز می‌خواند، هنگامی که سه ساعت از روز جمعه گذشته باشد، خواهد کشت.

آگاه باشید پس از آن، حادثه بزرگ و قیامت کبرا باشد.»

احتمال سوم: مراد از «دجّال» همان سفیانی است که در کتاب‌های اهل سنّت بیشتر با عنوان «دجّال» و در کتاب‌های شیعی با عنوان سفیانی آمده است. البته این احتمال مردود است.
احتمال چهارم: دجّال، کنایه از کفر جهانی و سیطرة فرهنگ مادی بر جهان است. برخی از اهل نظر، این احتمال را تقویت کرده و همة ویژگی‌هایی را که برای دجّال بیان شده، با ویژگی‌های استکبار جهانی برابر دانسته‌اند.

«استکبار» به معنای واقعی، دجّال است که خود را قیّم[سرپرست] ملت‌ها می‌داند و با تکیه به ثروت انبوه و قدرت عظیم، در همه جای زمین دخالت می‌کند و همه را به زیر سلطه خویش می‌آورد.

از نکات شگف‌آور و تأمل برانگیز در انبوه روایات شیعه و سنّی، ارتباط تنگاتنگ بین دجّال و یهودیان است. در روایات، بیشتر پیروان دجال یهودی معرفی شده‌اند. در منابع اهل سنّت به صورت عمده، سخن از کشته شدن دجّال به دست حضرت عیسی علیهم السلام  است.

سوتیتر
از میان ‌این دجال‌ها ‌فردی که در دروغگویی، حیله‌گری و مردم فریبی سرآمد همة دجالان و فتنه‌اش از همه بزرگ‌تر است، نشانة ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  و یا برپایی قیامت است.

منبع: ماهنامه امان


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:6 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

 این نوع برخورد با دین یکی از انگلیسی ترین شیوه های برخورد با اعتقادات سایر ملل تلقی می شود که با حفظ پوسته و سطح دین نظیر حجاب مشکلی ندارد اما به شدت پیگیر به تغییر تمامی لایه زیرین دین است.


به گزارش مصاف به نقل از موعود به نقل از تابناک، همان گونه که پیش بینی می شد و مخاطبان نیز به این بازی پی برده بودند، یکی از برنامه های محوری «من و تو» بدون در نظر گرفتن شعور مخاطب، با یک چینش حساب شده، یک دختر محجبه را در مسابقه خوانندگی اش راه داد و برنده یک دوره از این مسابقه کرد تا این پیغام را پیش روی مخاطب ایرانی قرار دهد که در رویکردی پاردوکسیکال می توان هر عملی که در اسلام حرام است را انجام داد و خود را متعهد به عمل به احکام اسلام نیز جلوه داد!

«آکادمی گوگوش» یکی از برنامه های محوری است که برای این شبکه بیننده جذب کرده و بسیاری از مخاطبان این شبکه ماهواره ای فارسی زبان تصور می کنند این برنامه برای شناسایی استعدادهای خوانندگی و معرفی آنها به افکارعمومی و در واقع یک سکوی پرش برای مستعدها در حوزه موسیقی پاپ محسوب می شود اما با گذشت چند دوره از برگزاری این برنامه و مشخص شدن فرجام خوانندگان این برنامه، همه چیز رنگ باخت.

برگزیدگان این برنامه که عمدتاً ار سطح متوسطی برخوردار بودند، با جایزه نقدی نه چندان بالای این برنامه تنها چند ویدئوکلیپ مستقل ساختند و به واسطه آنکه از توانمندی بالایی برخوردار نبودند، خیلی زود به حاشیه رفتند و حتی در میان آن گروه از خوانندگان متوسط آن سوی آبی نیز نتوانستند به مقبولیت و ماندگاری حداقلی دست یابند و کار تا آنجا بالا گرفت که برخی از آنها با حضور در دیگر شبکه های ماهواره ای به نادیده گرفته شدن توسط مسئولان برنامه ای که منتخبش بودند، اعتراض کردند.

با این وجود، این برنامه همچنان استمرار یافته و در دور تازه این برنامه یک اتفاق جالب افتاد که اگر کلیت این برنامه برای پیگیری همین اتفاق طراحی شده باشد نیز دور از انتظار نیست. یک دختر جوان که عنوان می کند همسری آلمانی دارد، با حجاب کامل که حتی در ایران نیز از سوی هر دختری رعایت نمی شود، به جمع نفرات برتر راه می یابد و مرحله به مرحله پیش می آید.

این دختر برای حفظ حدود شرعی حتی با مردان در این برنامه دست نمی دهد و در این زمینه ها قائل به احکام دینی تشیع است اما در عین حال یکی از محکم ترین احکام دینی که تمامی مراجع تشیع بر آن وحدت نظر دارند را نادیده می گیرد و بر احکام دیگر تاکید می ورزد.

این نوع برخورد با دین یکی از انگلیسی ترین شیوه های برخورد با اعتقادات سایر ملل تلقی می شود که با حفظ پوسته و سطح دین نظیر حجاب مشکلی ندارد اما به شدت پیگیر به تغییر تمامی لایه زیرین دین است.

جالب اینکه این دختر محجبه در نهایت به عنوان خواننده برتر این دوره از این برنامه نیز انتخاب شد و به واقع این پیغام غیرمستقیم برای تماشاچی ارسال شد که می توان ظاهر دینی داشت و دیگر احکام را نیز رعایت نکرد و من باب مثال با حجاب بود اما رقاصه بود یا دست به شرب خمر زد یا مکرر دروغ گفت و خیانت کرد. این قرائت پرتناقض از دین ساده تر از کنار گذاشتن کامل دین مورد توجه قرار می گیرد و از این منظر در این برنامه نیز به صورت کاملاً حساب شده، چنین جمع بندی برای مخاطب پیش کشید.

بی شک اگر یک زن غیرمحجبه در این برنامه بخواند و برگزیده شود که اتفاق مسبوق به سابقه ای بوده، جای تعجب ندارد، چرا که طبیعتاً به هیچ یک از احکام قائل نیست اما چنین پارادوکسی و اینکه می توان با حفظ حجاب خواننده موفق شد، به شدت عجیب است. به هر حال می توان چند صدای سطح پایین را با یک دختر دارای صدای متوسط در چنین مسابقه ای در یک گروه قرار داد و رای ها را به یک سو جهت دهی کرد تا چنین نتیجه گیری برسد، هرچند شاید چنین رویه ای کاملاً اتفاقی بوده باشد!

در هر صورت این اتفاق بدون برنامه ریزی صورت پذیرفته باشد یا این برنامه با آمارهای غیرمنطقی رای دهندگانش یک طراحی ویژه را در پیش گرفته باشند، هر انسان فاقد حداقل منطق می تواند درک کند که چنین پارادوکسی را نمی توان به مخاطب ایرانی ارائه کرد و توقع پذیرشش را داشت و برای عادی سازی چنین فتواهای تازه و من درآوردی، نیاز به ده ها برنده محجبه دیگر در این سلسله برنامه هاست!

 

منبع : موعود


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:4 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

این رکن که نشانه ای از محل و چگونگی تولد حضرت علی (علیه السلام) است، به درخواست برخی مفتی های وهابی به وسیله یک دیواره ی فلزی کاملا پوشیده شد.

عوامل وهابیت پیشتر نیز همواره سعی کرده بودند با وسایل مختلف از جمله میخ و پیچ و سیمان این اعجاز بزرگ را مخفی و آنرا کمرنگ جلوه دهند، اما این بار تلاش کردند آن را کاملا بپوشانند.  

به گزارش مصاف به نقل از شیعه نیوز، وهابیت کوردل در جدیدترین اقدامات خود روز شنبه 11 جمادی الاول، در اقدامی کینه توزانه تلاش کردند محل رکن یمانی را کار مخفی کنند.  

این رکن که نشانه ای از محل و چگونگی تولد حضرت علی (علیه السلام) است، به درخواست برخی مفتی های وهابی به وسیله یک دیواره ی فلزی کاملا پوشیده شد.

 وهابیت تصور می کند می تواند با این اقدام از توقف زائران و تبرک جستن بر محل ورود فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) از دیوار کعبه در زمان ولادت مولای متقیان، جلوگیری کنند!
 

عوامل وهابیت پیشتر نیز همواره سعی کرده بودند با وسایل مختلف از جمله میخ و پیچ و سیمان این اعجاز بزرگ را مخفی و آنرا کمرنگ جلوه دهند، اما این بار تلاش کردند آن را کاملا بپوشانند.

منبع: شیعه نیوز


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:2 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

به گزارش مصاف به نقل از شیعه نیوز، حجت الاسلام حسین ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر بر لزوم حفظ حرمت ایام شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به دلیل تقارن آن با ایام نوروز تأکید کرد و گفت: از 5 فروردین که ایام سوگواری شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) آغاز می شود و توصیه داریم که مردم به مانند همیشه حرمت این ایام را حفظ کنند چراکه حضرت زهرا(سلام الله علیها) اساس امامت و کوثر نبی مکرم اسلام و شخصیت بی نظیری در طول تاریخ زنان جهان هستند.

وی افزود: دید و بازدیدها قاعدتا مشکلی ندارد و صله رحم است و مهمانی دادن و مهمان شدن و مسافرت رفتن همه پسندیده است و منعی ندارد اما تظاهر به عیش و خوشی در ایام سوگواری در شأن پیروان اهل بیت(علیهم السلام) نیست لذا حتما باید رعایت شئونات بی بی دو عالم را کرد که" شیعتنا خلقوا من طینتنا یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا" یعنی : شیعیان ما از بخشی از طینت ما آفریده شده اند لذا در حزن ما اندوهناک هستند و از خوشی ما خوشحالند.
 
ابراهیمی تصریح کرد: باید این مسائل جزء سیره پیروان اهل بیت(علیهم السلام) باشد که البته ملت ما همواره این عنایت را به خاندان عصمت و طهارت داشته است به ویژه حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها) ام الائمه که مصدر همه خوبی ها است که کوثر به معنی خیر و برکت فراوان است و حضرت زهرا(سلام الله علیها) مرکز این خیر و برکتی است که خداوند متعال این بزرگوار را به عنوان یک الگوی تمام عیار هم برای زنان و هم برای مردان به جهان اسلام و بشریت اهدا کرد.
 
وی به عوامل تاریخی شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) اشاره کرد و افزود: مسئله ولایت بر اساس روایاتی که به ما رسیده اساس و بنیان دین است و به عبارت ساده تر ثمره نبوت در امامت که همان ولایت است، ظاهر می شود و اگر ولایت به معنی واقعی حاکمیت پیدا می کرد و جانشین نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه واله) همان می شد که پیامبر به امر الهی انجام داد یعنی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که در واقعه غدیر معرفی کرد، اگر اینگونه می شد، ما خیلی از مشکلات جهان اسلام را نداشتیم اما به هر جهت نشد.

و امام باقر(علیه السلام) در حدیثی فرمود: "اساس اسلام 5 چیز است؛ نماز، زکات، روزه، حج و ولایت" است. در این روایت ولایت در ردیف عمل و رفتار آمده است و در ادامه حضرت فرمودند:  سفارش نشده آن چهار تای دیگر به اندازه ولایت. چراکه اگر ولایت باشد آن چهار تای دیگر نیز به درستی محقق خواهد شد.
 
رئیس سابق مرکز رسیدگی به امور مساجد در ادامه افزود: حضرت زهرا(سلام الله علیها) در حقیقت فدایی بنیان دین یعنی ولایت شد؛

هم خودش و هم محسن اش و هم همه فرزندانش در این مسیر به شهادت رسیدند لذا عامل اصلی که حضرت تلاش کردند، بقای دین بود و بقای دین بستگی به بقای ولایت داشت و حضرت زهرا(سلام الله علیها) خود را فدا کرد و چون این امر محقق نشد برای اینکه بعد از خود خط را مشخص فرماید که حرکتی که در سقیفه انجام شد مرضی الهی نیست لذا به امیرالمومنین علی(علیه السلام) وصیت کرد که شبانه مرا غسل بده، شبانه مرا کفن کن و شبانه مرا دفن کن.

تا کسانی که بر من ظلم و ستم کردند نیایند کنار جنازه من و اشک بریزند و به مردم وانمود کنند که ما زهرا(سلام الله علیها) را احترام کردیم.


  وی تأکید کرد: پنهان بودن قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) به دو دلیل است؛ اول آنکه مظلومیت بی بی مشخص شود که از پیامبر یک دختر بیشتر باقی نماند و آن هم صدیقه طاهره(سلام الله علیها) بود و سفارشات مکرر رسول خدا(صلی الله علیه واله) که فرمود: "فاطمة بضعة منی من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذالله" فاطمه پاره تن من است هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است.

و دلیل دوم اینکه به مردم بفهماند که من راضی نیستم از حرکتی که در سقیفه به وجود آمد و لذا من اینها را قبول ندارم که حتی در تشییع جنازه من شرکت کنند تا مردم در طول تاریخ بدانند آنچه واقع شده است خلاف نظررسول خداست و آنچه وصیت نبی اکرم(صلی الله علیه واله) و امر الهی بود، محقق نشد.  
 

ابراهیمی در پایان در پاسخ به این سؤال که رابطه پنهان بودن قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) و آشکار شدن آن در هنگام ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) چیست؟

گفت: آن وقتی که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) ظهور می کند " قد تبین الرشد من الغی" است و حقیقت آشکار خواهد شد و آنچه پیامبر(صلی الله علیه واله) فرموده بود و خداوند امر کرده بود به وسیله فرزند صدیقه طاهره حاکم خواهد شد و چون خواست و مشیت الهی در آن زمان محقق می شود دیگر دلیلی برای پنهان بودن قبر نمی ماند و پنهان بودن قبر به خاطر اثبات حقانیت بود و با ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) حقانیت اهل بیت(علیهم السلام) آشکار می شود.

منبع: شیعه نیوز


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:2 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

سخنرانی و خطبه حضرت زهرا(س)، تجلی بخش امام شناسی و ولایت محوری آن بانوی بزرگ و نیز حاوی مطالب عمیق فکری بسیاری است که نشان از معرفت سرشار آن حضرت به موضوعات علمی دارد. در واقع می توان گفت، یک دوره درس اعتقادات استدلالی و تبیین اصول دینداری و اخلاق عملی است؛ معرفت آموزترین سخن بشری که در آن دوران بر انسان ها خوانده شده است.

 

خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) آن چنان متین، منظم و فصیح است که برخی گمان کرده اند، به نوشته ای از پیش طراحی شده، بیشتر شبیه است تا یک سخنرانی ناگهانی.

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه با ذکر سندی می نویسد: عبدالله بن احمد از پدرش نقل می کند که در نزد زید شهید، پسر امام سجاد(ع) خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) را نقل کردم و به وی گفتم: برخی گمان می کنند، این خطبه ساختگی بوده و آن را حضرت فاطمه زهرا(س) ایراد نکرده؛ بلکه از آن ابی العیناء است؛ زیرا این کلام، منظم، معیّن و یک نواخت می باشد.

زید گفت: من دیدم که بزرگان آل ابی طالب از پدرانشان آن را روایت می کنند و به فرزندان خویش یاد می دهند. بزرگان شیعه نیز آن را درس می دادند، پیش از آنکه حتی جدّ ابوالعیناء، پا به عرصه وجود بگذارد.[1]

خطبه حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه، از چنان عظمتی برخوردار بود که بیش از 24 نفر از شخصیت های قرن اول هجری همچون امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زینب(س)، امام سجاد(ع)، ابن عباس، جابربن عبدالله انصاری و انس بن مالک از یاران پیامبر9 آن را نقل کرده اند.

در قرن دوم نیز بزرگانی همچون امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، زید پسر امام سجاد(ع)، مفضل، ابی نصر بزنطی و دیگر یاران امامان آن را روایت کرده اند.[2]

این خطبه شریف در بیش از شصت کتاب مهم شیعه و اهل سنت آمده است و عالمانی همچون شیخ صدوق; در علل الشرایع، سیدبن طاووس در طرائف، طبرسی در احتجاج و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه آن را نقل کرده اند. تاکنون افزون بر 112 جلد کتاب درباره این خطبه و محتوای آن نوشته شده است.

محدث بزرگ علامه مجلسی; می نویسد: این خطبه، از خطبه های مشهوری است که شیعه و سنی آن را با سندهای گوناگون نقل کرده اند.[3]

نگاهی دقیق و موشکافانه به سیره فاطمی(س) و نحوه حرکت و ورود آن حضرت به مسجد، درس های بزرگی را به ما می آموزد.

ابن ابی الحدید معتزلی، پس از ذکر اسناد خطبه، نحوه ورود حضرت را این گونه نقل می کند: زمانی که ابوبکر تصمیم به منع فدک گرفت و حضرت زهرا(س) از این مقصد آگهی یافت، مقنعه بر سر انداخت و با جماعتی از زنان قریش به سوی مجلس ابوبکر حرکت نمود. آن حضرت لباس بلندی پوشیده بود و در راه رفتن، نظیر پدر بزرگوارش رسول اکرم(ص) گام بر می داشت.

چون داخل مجلس شد، ابوبکر با جمعی از مهاجران و انصار نشسته بودند. سپس بین مردان و ایشان، پرده سفیدی زده شد.[4]

در آن شرایط، حضرت زهرا(س) در حالی که عده ای از زنان قریش اطراف آن حضرت را گرفته بودند، وارد مسجد شد. منظره عجیبی بود. همه مردم بی اراده برای دختر پیامبر(ص) راه باز کردند و منتظر بودند تا ببینند که ایشان چه می کند.

وقتی به دستور آن حضرت میان زنان و مردان پرده ای زده شد، بانوی بزرگ اسلام همراه دیگر بانوان در آن سوی پرده قرار گرفتند؛ ناگهان صدای فاطمه(س) بلند شد.

آه جانسوز حضرت، تمام اهل مسجد را متأثر کرد و مردم شروع به گریه نمودند. مجلس پریشان و مضطرب گردید. حضرت اندکی صبر کردند تا جوش و خروش مردم تمام شد. آن گاه خطبه را آغاز کردند… .

الحَمدُلله مَا أنعَم وَلَهُ الشُّکرُ عَلَی مَا ألْهَم….

منبع: موعود
 


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:0 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

Design By : Pichak