سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























نوشته ها بهانه است،

 


 فقط می نویسم که یادآوری کنم بیادتم….

 


 باورش باتو…

 

 

 


 


نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 5:32 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

 1-  امام على علیه السّلام فرموده اند : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست . غرر الحکم(5820)

2- امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج5)

3-  امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می‌دهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمی‌داری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بی‌حساب و بی‌رویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر می‌توانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند

4- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند

5- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان می‌خندند) زمانی است که زن بی‌حجابی و بدحجابی می‌میرد، و بستگان او را در قبر می‌گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می‌خندند و می‌گویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می‌کرد و به گناه می‌انداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می‌پوشانند.

6-  در یک روز بارانی حضرت علی(علیه‌السلام) با پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بقیع بودند که زنی سوار بر الاغ از آن‌جا عبور می‌کرد. ناگهان پای الاغ در چاله‌ای فرو رفت و زن از بالای آن به زیر افتاد. رسول خدا به سرعت روی خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند این زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت کند. سپس فرمودند: ای مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزینید؛ چرا که از پوشاننده‌ترین لباس‌های شماست‌. و به‌وسیله‌ی آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت کنید. (البته باید توجه داشت که پیامبر، شلوار را به عنوان مکمل پوشش مطرح کردند، نه جایگزین پوشش!)

7- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را که شبیه زن می‏شوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمی‏دهند ، نفرین کرده است.

8- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمی‌شوند :1- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد  و...

9- امام علی علیه السلام می فرماید: بهترین لباس ؛ لباسی است که تو را از خدا به خود مشغول نسازد.

10-  در حدیث قدسی آمده است :به بندگانم بگوئیدبه لباس دشمنانم در نیایند و خود را شبیه دشمنان من نکنند که در این صورت آنها هم دشمنان من خواهند بود

11- پیامبر می فرمایند:خداوند شما را از عریان شدن نهی کرده است پس شرم کنید از فرشتگانی که همراه شما هستند همان گرامیانی که از شما جدا نمی شوند مگر هنگام قضای حاجت و خلوت کردن با همسر

12- از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند: آیا در تنهایی می‌توانیم کشف عورت کنیم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بیش از مردم سزاوار است که از او شرم شود.( سنن ابن ماجه )

13- رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)فرمودند: خداوند شما را از عریان شدن بازداشته است؛(بحار الانوار ج. 56) لذا از عریان شدن بپرهیزید.( سنن الترمذی )

14- حضرت علی(علیه‌السلام) می فرمایند: وقتی کسی عریان شود، شیطان به او نظر می‌اندازد و در او طمع می کند؛ پس خود را بپوشانید.( تهذیب )

15- پیامبر سه بار فرمود :خدایا ! زنان شلوار پوش را بیامرز . اى مردم ! شلوار بپوشید که شلوار پوشاننده ترین جامه‌‏هاى شماست و زنان خود را در موقعى که بیرون مى‏آیند با شلوار حفظ کنید

16- پیامبر فرمود: صیانت زن او را شادابتر و زیبایى‏اش را پایدارتر مى‏کند

17- پیامبر فرمود: غذائی بخور که خود می پسندی ولی لباسی بپوش که مردم می پسندند

18- در روایت است که برای پیامبر چند قواره پارچه آوردند پیامبر قواره ای را به یکی از یاران خود داد و به او فرمود که این را دو قسمت کن: قسمتی را برای خود جامه کن و قسمت دیگر آن را به همسرت بده تا برای خود روسری کند. بعد به وی فرمود: به همسرت بگو برای این پارچه آستری فراهم کند تا بدن وی از زیر آن نمایان نباشد.( سنن أبی داود، ج 2)

19- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاکت زنان امت من در دو چیز است: «طلا و لباس نازک‌‌».( شیخ مفید، امالی).

20- حضرت علی(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشیدن لباس ضخیم؛ چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش نازک است.

21- اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(ص) آمد درحالی که جامه‌های نازک و بدن نما پوشیده بود.رسول اکرم(ص)روی خویشرا ازوی برگرداند و فرمود:ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر ازمچ دست به پایین و صورتش(الدرالمنثورج 5)

22- رسول خدا(ص) وضعیت دوران ما را از قبل پیش ‌بینی می‌کنند: در آخر امت من، مرد نماهایی هستند که سوار بر وسایل نقلیه خود، بر در مساجد پیاده می‌شوند. زنان اینان، پوشیده‌هایی برهنه‌اند که موهایشان برآمده است. این‌ها زنان نفرین‌شده‌اند.( المحاسن، ج1)

23- رسول خدا(ص)  می‌فرماید: برای زن جایز نیست مچ پایش را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت می‌کند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ می‌شود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت می‌کنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمی‌کند و همچنین موی سر و مچ پای خود را نمایان نمی‌سازد و هر زنی که این کارها را برای غیرشوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسیت به خود خشمگین کرده است.

24- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:1- زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیرشوهر مگذار و در غیاب شوهر خود را خوشبو مکن و مچ پا را نشان مده اگر چنین کنید دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده اید.

25- پیامبر اکرم(ص)زنان را از پوشیدن لباس‌های توجه برانگیز بر حذر می‌داشتند.

26- امام صادق(ع) به یکی ازخواهران محمدبن ابی‌عمیر فرمود : وقتی که به دیدار برادرت رفتی لباسهای رنگارنگ و تحریک‌آمیز برتن نکن.

27- رسول حق (ص) به حولا فرمود :روسرى خود را که جلب نظر مى کند نشان مده اگر چنین کنی دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده ای.

28- امام رضا (ع):هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوه گری کند خدا رحمتش را از او باز می دارد .(همراه با نماز)

29- پیامبر فرمود: لباسی بپوش که انگشت نمای مردم نشوی و عزت واحترامت هم محفوظ بماند.

30- فضیل بن یسار می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم که آیا ساعد های زن از قسمتهائی است که باید از غیر محارم بپوشاند ؟ فرمود بلی و آنچه زیر روسری قرار می گیرد باید پوشیده شود همچنین از محل دستبند به بالا باید پوشیده شود . (کافی جلد 5 )

31- نمایان ساختن تمام بدن برای زوج رواست و سر و گردن را می توان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نا محرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن (درع)، روسری (خمار)، پوششی وسیع تر از روسری که بر روی سینه می افتد (جلباب) و چادر (ازار).(مجمع البحرین).

32- عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادری من بود در حالی که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه وآله)نیز وارد شد و هنگامی که او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامی که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روی خود موضع دیگری را نمایان کند.( جامع البیان، ج 9)

33- امام صادق(ع) می‌فرمودند:«سزاوار نیست زن مسلمانی، لباسی بپوشد که بدن وی را نمی‌پوشاند»

34- عبداللّه‏ بن‏عباس، مفسّر و شاگرد سرشناس امیرالمؤمنین علی(ع) گفته است:زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.»( مجمع البیان، ج7)

35- از حدیث امام باقر استفاده می‌شود که محارم زن مانند برادر، پدر و ... حق ندارند به همه جای زن بنگرند و زن نیز نباید بگذارد پایین‌تر از جای گردنبد و بالاتر از مچ دست آشکار گردد. چنین نیست که زن نزد محرمها، هر لباسی بپوشد و با هر آرایشی بیرون آید واندام خود را بنمایاند.

36- یکی از اصحاب پیامبر می‌گوید روزی نشسته بودم و لباسم کنار رفت و ران پایم پیدا شد. پیامبر که در حال عبور بودند، به من گفتند: ران خود را بپوشان که جزء عورت است.( مسند احمد )(قابل توجه برخی آقایان)

37- حضرت موسی(علیه‌السلام) آن‌قدر بر پوشیدگی خود محافظت می‌کرد که مردم می‌پنداشتند وی بیماری جسمانی دارد. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درباره‌ی او می‌فرمود: همانا موسی مردی باحیا و پوشیده بود که به دلیل حیایش، هیچ نقطه از بدن وی دیده نشد و لذا هنگامی که می‌خواست وارد آب شود تا بدنش وارد آب نمی‌شد، لباس خود را بیرون نمی‌آورد؛ در حالی که بنی‌اسرائیل حیا نمی‌کردند و در برابر هم برای شستشو برهنه می‌شدند و به یکدیگر نگاه می‌کردند.

38- پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم هرگاه می‌خواستند غسل کنند، کسی به‌وسیله‌ی پرده ایشان را مستور می‌ساخت.

39- امام صادق(علیه‌السلام) پوشیدگی شدید لقمان را از علل حکیم شدن وی می‌دانند. (قابل توجه کسانی که می گویند پوشش فقط برای زن است)

40- پیامبر روزی یکی از کارگران خود را دید که در فضای باز غسل می‌کند. به وی فرمود: نمی‌بینم از خدایت شرم کرده باشی! مزدت را بگیر ما نیازی به تو نداریم.( المصنف )

منبع: وبلاگ حجاب در اسلام


نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 5:12 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا  اگر مولا از آن حوالی عبور کند ...

و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند

مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن...

اما برای چه ؟ برای که ؟

اینان منتظرند تا بهار شود ؟

سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم...

انتظار ...

سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم!

و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!

کجایی ای ربیع الأنام و نضره الأیام

نمی دانم ،  شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند ...

وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم.

ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را ...

و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم

و در آن به جای سفره ، "سجاده ای" می انداختیم به گستردگی زمین...

وستاره ای از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو...

و ساعتی برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت

و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی  (ص) بر سجاده می ریختیم!

و "سیصد و سیزده سرباز" و "سلاحی" به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است  نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً‌ سَیْفی ،  مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی "و با شمیشر آخته  ، و نیزه برهنه ،  پاسخ ‌گویان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و بادیه ایم.
و سین ششم سجاده مان  را از خدا می خواهیم تا سرمه
"
کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی...

اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَة منِّی اِلَیْهِ

و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم " سلام علی آل یاسین".

 

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است.

 

استاد علی اکبر رائفی پور


نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 4:57 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

جهان مجازی فضای نو و جدیدی برای شکل دهی به یک زندگی دوم (Second Life) مجازی را در اختیار بشر قرار داده است. یک فرد می تواند در زندگی دوم مجازی با چهره ی مطلوب و دلخواه خود حضور پیدا کرده و با دیگران به تعامل بپردازد و در واقع مبتنی بر رؤیاهای خویش زندگی کند، اما هیچ یک از مؤلفه های این زندگی واقعیت ندارند.

 افراد در حالی از ساعات حضور خود در جهان واقعی کاسته و به زندگی مجازی(Virtual Life) می پردازند که این فضا هیچ گاه رنگ و بوی واقعیت و تجسم مادی را به خود نخواهد گرفت.

بسیاری از کسانی که وارد زندگی دوم(Second Life) می شوند مجازی، غیرواقعی و تصوری بودن فضایی که وارد آن شده اند را فراموش کرده و خیال می کنند زندگی مجازی نیز همانند زندگی در جهان واقعی، واقعیت دارد، همچون فردی که موهومات حاصل از مواد توهم زا را واقعی می پندارد.

بحران زندگی دوم از اینجا آغاز می شود، از اینکه این زندگی به موازات زندگی واقعی، اهمیت پیدا می کند.
 

 

زندگی دوم یک توهم بزرگ است.

زندگی دوم بر بستر آواتارسازی(Avatar Generation) رخ می دهد، اَوَتار (?????) در آیین هندو به معنی «حلول خدا» بوده و آواتار تجسمی مادی ناشی از به زمین آمدن ایزدان هندو است.

در تعریف عمومی نیز کلمه آواتار به معنای حلول خداوند در قالب انسانی و تجسم عامل الهی(منجی) می باشد. خدای این آیین هر زمان که جهان در خطر نابودی قرار بگیرد، در قالب و کالبد یکی از موجوات 10 گانه از جمله ماهی، گراز، شیر- انسان و ... حلول کرده و آن را نجات می دهد.
 


ویشنو و آواتارهایش
 
در زندگی دوم آواتار(Avatar) یک شخصیت مجازی است که کاربر خود را در قالب آن به نمایش می گذارد.

اکثر کاربران نمی دانند آواتارسازی به نوعی اسطوره سازی است به این معنا که فرد با ساخت آواتار اسطوره مدنظر از خودش را ساخته و برای دیگران به نمایش می گذارد، اسطوره ای که خودش را در قالب آن ریخته است.
برای روشن تر شدن این موضوع می توان گفت رستم اسطوره ای است که شاعر بزرگ ایرانی، فردوسی، او را پرورانده است، آواتارسازی باعث می شود فرد، منِ آرمانی خود و یا اسطوره تصوری خویش را برای دیگران قابل رؤیت کند، البته به شکل یک کاراکتر مجازی.


     

کارشناسان عقیده دارند برای مواجهه و مقابله با مهدویت است که غرب مقوله آواتار را به شکل فیلم، انیمیشن و نیز آواتارسازی در اینترنت ایجاد و گسترش می دهد، چرا که وقتی افراد خود را در قالب اسطوره و منجی در فضای مجازی و زندگی دوم قرار دهند، دیگر منتظر منجی دنیای واقعی نخواهند نشست.
نکته جالب در این میان این است که ویشنو(یکی از خدایان سه گانه ی هندو و خدایی که در قالب آواتار حلول می کند) 10 آواتار دارد که هنوز در قالب آخرین آواتار حلول نکرده است، آواتار نهایی "کالی"( اسب سفید‌‌) نام دارد.

هنگامی که پلیدی به اوج رسد، ویشنو سوار بر اسبی سفید از آسمان فرود آمده و شمشیر خود را چون شهاب حرکت خواهد داد.

 


حلول ویشنو در قالب کالی، این حلول هنوز انجام نشد‌‌ه است.
     
     




غرب آواتاریسم را با ساخت فیلم و انیمیشن ترویج می کند.
 
آواتار اگرچه در ظاهر یک کاراکتر کارتونی از فرد به نظر می رسد اما تمام ماجرا این نیست. برای حضور در زندگی دوم فرد به عضویت یکی از سایت های مربوطه در آمده و سپس آواتار دلخواه خود را می سازد.

پس از ساخت آواتار وی می تواند در بازی(محیط های زندگی دوم، دسته ای از بازی های آنلاین هستند) حضور پیدا کند. محیط بازی همچون دنیای واقعی خیابان، فروشگاه، جنگل، دریا و ... دارد، آواتار می تواند برای خود زمینی خریده و منزل رؤیایی اش را در آن بنا کند، شغل پیدا کرده، به دانشگاه برود، ازدواج کند، مهمانی و مراسم مختلف برگذار نماید.

فراتر از این ها آواتار فرد می تواند قابلیت های متفاوتی از زندگی واقعی انسان داشته باشد، به عنوان مثال آواتار می تواند بال داشته و پرواز کند.
     
 




محیط یا به اصطلاح دنیاهای متفاوت بازی
 
اما به جز ثبت نام در سایت و یکسری امکانات اولیه سایر ویژگی ها و قابلیت ها خریدنی است. هریک از این بازی ها برای خود واحد پول مشخصی دارند که کاربران اجناس، نیازمندی ها و انتخاب هایشان را براساس این واحد خریداری می کنند.

همانند جهان واقعی غرب که قواعد سرمایه داری بر آن حاکم است، در زندگی دوم نیز فرد چیزی را رایگان بدست نمی آورد، برای پرداخت هزینه های زندگی وی باید کسب و کاری(در محیط زندگی دوم) داشته و فعالیتی اقتصادی انجام دهد تا معادل آن برحسب واحد پول بازی مزد دریافت کند، البته افراد می توانند از دنیای واقعی مبلغ مورد نیاز را برحسب واحدهای پول دنیای واقعی مثلاً دلار پرداخت کنند.
     


در زندگی دوم هم سرمایه داری حاکم است، هیچ چیز رایگان نیست

محیط های زندگی دوم بازار جدیدی را برای کمپانی ها و شرکت های غربی فراهم کرده اند، آواتار فرد پس از پرداخت هزینه های لازم می تواند به دانشگاه رفته و یا فیلم مورد علاقه اش را تماشا کند. اقتصاد غرب ناچار است برای حفظ این بازار جدید از یکسو حضور در محیط زندگی دوم را بیشتر تبلیغ کرده و از سوی دیگر امکانات متنوع تری را برای کاربران فراهم سازد، به عنوان مثال فرد هنگام پرداختن به آواتارش و حضور در کنار سایر آواتار ها بتواند اقلام مورد نیاز زندگی واقعی اش را از فروشگاهی در محیط بازی به شکل آنلاین خریداری کند.



       حضور در کلاس، سخنرانی و تماشای فیلم. بازاری جدید برای فعالیت اقتصادی و کسب سود

ادامه دارد.......
   

منبع: مشرق، مصاف


نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 4:48 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

ظهور حضرت حجت چنان واقعه عظیمی است که نشانه عظمتی بس سترگ را می طلبد .از طرفی این نشان باید راه را بر ادعاهای دروغین مدعیان بربندد.
 

واقعه « صیحه آسمانی»، «فریاد آسمانی»، « دست اشارتی از آسمان» و... همگی مصداقهای این امر عظیمند. سیطرة تکنولوژیکی انسان عصر فضا نیز بیشک نشانه ای عظیم را می طلبد تا مرهم دردهای رنج دیدگان زمین باشد!

و چنین امری در ظهور نوادة پاک رسول اکرم مهدی موعود رخ می نماید.به طوری که شیاطین زمینی و آسمانی به دست و پا افتاده و در صدد تخطیه ندای آسمانی برمی آیند.ولی « حقیقت ماندنی و باطل رفتنی است».

این مقاله مختصر کنکاشی در این بزرگترین نشانة ظهور پاک مهدی (عج) است که از سایت اینترنتی شبکه امام مهدی ارواحنا فداه برگرفته شده است. نگارنده کنکاشی را نیز در آینده نزدیک تقدیم خواهد کرد قفل کل متربّص فتربّصوا بگو همه منتظرند پس منتظر باشید.

حضرت امام رضا علیه السلام: « هفوَ الَّذى یفنادى مفناد مفنَ السَّماءف بفافسْمفه، یَسْمَعفهف جَمیعف اَهْلف الاَْرْضف بفالدفعاءف افلَیْهف.»(1) « او کسى است که منادى از آسمان نام او را فریاد مى کند، و به سوى او مى خواند که همه اهل زمین مى شنوند.»

چون راه طولانى غیبت به انتها برسد و روزگار نشستن پایان پذیرد و پرده هاى حجاب، دامن از چشم خلق برچیند و هنگام ظهور و تجلى نور فرا رسد، از فراز گنبد گردون و از میان آسمان نیلگون صداى دلرباى امین وحى و سیّد اهل آسمان ها حضرت جبرئیل علیه السلام در مشرق و مغرب عالم طنین انداز شود و عالمیان را بر سر سفره بیعت الهى صلا زند.(2)

و نام بلند آن حجت الهى و خلیفه حضرت رسالت پناهى را با نام نامى پدر مطهرشان بر عالمیان گوشزد نماید، انشاء الله.(3) 

و این است دعوت او: اى منتظران بپا خیزید که آن ذخیره الهى قیام کرده، به سوى او آیید که اینک وقت قیام است و پایان انتظار. اى دلسوختگان! زمان خونخواهى حسین علیه السلام فرا رسیده.(4) و اى اهل ایمان وعده الهى تحقق یافته.(5)

و هر قومى به زبان خویش ندا را متوجه شود، تا حجت بر همه تمام گردد و هیچ کس را عذر و بهانه اى نباشد. زیرا اوست که تمام ادیان را محو و نابود مى کند، و دین خدا را بر همه عالم غالب مى کند.(6)

و این ندا را رمزى دیگر نیز مى باشد، که علامت حتمى ظهور باشد،

امام صادق علیه السلام فرمودند: «علامت را بشناس»(7) تا به گمراهى نیفتى و در ضلالت قدم ننهى، دزدان راه و مدعیان دروغین نتوانند تو را به سوى خویش دعوت کنند، و این نشانى روشن براى حقیقت است.

و این ندا; نداى فجرصادق است که در صبح صادق دمیده خواهد شد، و در آخر روز، شیطان آخرین تلاش خویش را براى گمراهى خلق مى نماید، و مردم را به کفر و شرک مى خواند.(8) (افنَّ الشَّیْطانَ لفلاْفنْسانف عَدفوٌّ مفبینٌ)(9)

حسن ستاری ساربانقلی

 

منبع: موعود


نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 4:46 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

 

بعضی سرمایه‌ی مادی دارند، بعضی ندارند. چه سرمایه‌ای است که همه‌ی مردم دارند؟ سرمایه‌های مادی را، طلا، قالی، مزرعه، باغ، کاخ، خانه، ماشین، سرمایه، کارخانه... این سرمایه‌ها را یکی دارد یکی ندارد. اما آن سرمایه که همه دارند عمر است.

دنیا، بازار عرضه سرمایه‌ی عمر بشر

«الدُْنیا سُوق» (بحارالانوار/ج46/ص326) روایت داریم دنیا بازار است. سرمایه هم عمر است. همه هم فروشنده هستند. هیچ وقت کسادی ندارد. یک لحظه بی‌مشتری نیست. مثل خانه و سکه نیست که یک مرتبه بازارش بالا برود. پایین برود.

همین الآن هر نفسی که می‌کشید، دارید یک لحظه از عمرتان را می‌فروشید. یعنی یک لحظه کساد نیست. یک لحظه بی‌مشتری نیست. همه می‌توانند گران بفروشند. می‌توانند ارزان بفروشند. آزادی است. آزادی نرخ! همه در هر نرخی، همه در هر قیمتی، آزاد هستند.

شما می‌توانی لحظه‌های عمرت را با خدا معامله کنی، می‌توانی لحظه‌های عمرت را با یک سوت بفروشی.

حدیث داریم هر یک ذکر خدا که می‌گویید: «سبحان الله» «الله اکبر، الله اکبر» یک ذکر خدا، یک درخت در بهشت اضافه می‌شود. یک نفر گفت: یا رسول الله! پس بهشت ما خیلی درخت دارد؟

چون خیلی «الله اکبر و لا اله الا الله» گفتیم. فرمود: بله! گاهی هم یک گناهی می‌کنی، آتشی می‌فرستی همه‌ی درخت‌ها را می‌سوزاند. یعنی هم می‌شود انسان آن به آن عمرش را به بالاترین قیمت بفروشد، رضای خدا، «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَر» (توبه/72) هم می‌تواند بالاترین قیمت را، یعنی مثل قالی ابریشمی است.

هم می‌شود روی آن نشست شراب خورد. هم می‌شود روی آن مجلس اهل بیت برپا کرد.

آدم راحت می‌تواند هم به بالاترین قیمت بفروشد، هم به پست‌ترین قیمت! خوب، لحظه به لحظه در این بازار پلیس ایستاده است و تذکر می‌دهد.

نقش اولیا و مربیان در بهره‌گیری از عمر

توجه توجه! جیب شما را نزنند. خودت را مفت نفروشی؟ این تذکرات چیست؟ موعظه‌ها، صدای اذان‌ها، آیات قرآن، علما، مراجع، اساتید، مربیان، پدران و مادران، همه دلسوزان جامعه دلال هستند در این بازار که آقازاده، این حرف را نزن.

آقا زاده! دختر خانم! این فکر غلط است. این کار درست است. یعنی تمام اینهایی که به شما تذکر می‌دهند از مرجع تقلید گرفته تا پدر و مادر، از پدر و مادر گرفته تا مرجع تقلید، اینها همه دلال‌هایی هستند که در این بازار مرتب می‌گویند، هشدار می‌دهند.

لحظه به لحظه تذکر داده می‌شود. به چه کسی بفروش، به چه کسی نفروش؟ روی هر جنسی هم کارت خورده است. دیدید مغز بادام چند است؟ گوجه چند است؟ خیار چند است؟ هندوانه چند است؟

روی همه کارت خورده است. کارتش هم این است. بسم الله الرحمن الرحیم، این عبادت، «ضعف» دو برابر! برو دو برابر می‌نویسد. روی این جنس، «اضعاف» چند برابر. یک جای دیگر اصلاً کسی، آزاد است. «عشر» ده برابر! یک جای دیگر.

فروخته‌ها قابل برگشت است. حالا آقا اگر ما تا حالا اشتباه کردیم، عمرمان را به باطل فروختیم، فکر غلط، نگاه غلط، حرف غلط، غذای غلط، کار غلط، حالا چه کنیم؟ می‌گوید: جنس قابل برگشت است.

اجناس فروخته شده، پس گرفته می‌شود. چطوری؟ توبه! خدایا! مرا ببخش. راست بگویی خدا می‌بخشد

اجناس همه نرخ دارند. نمی‌توانیم بگوییم: نمی‌دانستم. کسانی که مالشان را در راه خدا انفاق کنند، مثل کسی است که حبه‌ای را بکارد، از این حبه، دانه، هفته خوشه بیرون بیاید. در هر خوشه‌ای صد دانه.

هفت ضرب در صد؟ یعنی این کار تو هفتصد برابر است. هفتصد برابر؟! طلا و نفت که گران می‌شود دو برابر و سه برابر می‌شود. می‌گوید: نه! ما هفتصد برابر! بعد می‌گوید: هفتصد تا که چیزی نیست.

«وَ اللَّهُ یُضاعِفُ» (بقره/261) بعد از کلمه‌ی هفتصد می‌گوید: خدا بیشترش می‌کند. اصلاً یک نرخی داریم می‌گوید که: نامحدود! آقا نرخش چند است؟ نامحدود!

اگر کسی سحر خودش را برای نماز شب بکند، قرآن نمی‌گوید: دو برابر، ده برابر، می‌گوید: «فَلا تَعْلَمُ نَفْس‏ما أُخْفِی‏» (سجده/17) اصلاً هیچ‌کس نمی‌داند چقدر ثواب دارد؟ پس روی همه‌ی جنس‌ها هم کارت خورده است.

فروخته‌ها قابل برگشت است. حالا آقا اگر ما تا حالا اشتباه کردیم، عمرمان را به باطل فروختیم، فکر غلط، نگاه غلط، حرف غلط، غذای غلط، کار غلط، حالا چه کنیم؟

می‌گوید: جنس قابل برگشت است. اجناس فروخته شده، پس گرفته می‌شود. چطوری؟ توبه! خدایا! مرا ببخش. راست بگویی خدا می‌بخشد.

نیّت و انگیزه الهی، راه معامله با خدا

انتخاب مشتری زحمت ندارد. الآن بندگان خدا آنهایی که مسافر سوار می‌کنند، گاهی کنار خیابان کلی باید بایستند، داد بزنند. کجا می‌رویم. کجا می‌رویم. کجا می‌رویم. سوار شو. بدو! بعضی میوه‌فروش‌ها داد می‌زنند. تازه‌اش را آوردم.

هر کسی به یک نحوی دارد دنبال مشتری می‌گردد. ولی کار برای خدا اصلاً نیازی به داد زدن ندارد. در دلت نیت کنی که این کار را برای خدا انجام بدهی خدا خرید. چه انجام بدهی، چه انجام ندهی.

دست می‌کنی در کیسه‌ات یک پولی به یک فقیری بدهی. بعد می‌بینی پول در جیبت نیست. ثوابش را داری. نیت کردی، مسجد رفتی نماز جماعت نیست. ثواب جماعت داری.

از همه گرانتر می‌خرد. خدا به بهشت می‌خرد، خدا جنس معیوب را هم می‌خرد. در قرآن یک آیه‌ای داریم، سوره‌ی محمد، می‌فرماید: «وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ» تو در کار بیا. ایمان و تقوا داشته باش، عملت را هم خراب کردی، من خودم «أَصْلَحَ» یعنی عیب‌هایش را اصلاح می‌کنم. یعنی می‌گوید: ماشین قراضه بده، خودم صافکاری می‌دهم. «أَصْلَحَ بالَهُمْ»

امتیازات و برکات معامله با خدا

1- خداوند جنس کم را می‌خرد. خدا جنس کم را هم می‌خرد. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ» (زلزله/7) مثقال یک ذره‌ است. یعنی به اندازه‌ی وزن یک ذره! خدا جنس کم را می‌خرد. اما مردم جنس کم نمی‌خرند.

2- از همه گرانتر می‌خرد. خدا به بهشت می‌خرد، خدا جنس معیوب را هم می‌خرد. در قرآن یک آیه‌ای داریم، سوره‌ی محمد، می‌فرماید: «وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ» (محمد/2) تو در کار بیا. ایمان و تقوا داشته باش، عملت را هم خراب کردی، من خودم «أَصْلَحَ» یعنی عیب‌هایش را اصلاح می‌کنم. یعنی می‌گوید: ماشین قراضه بده، خودم صافکاری می‌دهم. «أَصْلَحَ بالَهُمْ»

امام نماز که می‌خواند می‌گوید: خدایا نماز خواندم اما «إِنْ کَانَ فِیهَا خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُکُوعِهَا أَوْ سُجُودِهَا» اگر در رکوع و سجودش عیب و نقصی هست، شتر دیدی ندیدی! با عیب‌هایش بردار.

می‌گوید: خدایا نماز خواندم، اما اگر عیبی دارد اصلاح کن. «إِنْ کَانَ فِیهَا خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُکُوعِهَا أَوْ سُجُودِهَا» (بحارالانوار/ج83/ص38) هم می‌خرد. «أَصْلَحَ بالَهُمْ»

 

 

منابع :

بیانات حجت الاسلام قرائتی

سایت مشرق / منتظر


نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 4:45 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

دلهای ماظرف خواست واراده خداوند است؛ هر آنچه خدا اراده نماید ما نیز آن را خواهیم خواست

نوشته شده در یکشنبه 92/1/11ساعت 4:43 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

Design By : Pichak