سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نسبت به زن احترام خاصى قایل بود و مرتباً درباره محبت و مهربانى و مداراى با آنها سفارش مى‌‏کرد، به زنان سلام مى‏‌کرد و مکرر مى‏‌فرمود:
من از دنیاى شما سه چیز را دوست مى‏‌دارم و آن سه چیز عبارت‏‌اند از: عطر، زن و نماز که روشنى چشم من است. (1)
ناگفته پیدا است که این سخن پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به خاطر شهوت و غریزه جنسى نبود، بلکه آن حضرت با ایراد چنین سخنانى مى‌‏خواست زنان را که در نظر اعراب، موجودى بى‌‏ارزش و در حد یک حیوان بودند، بزرگ جلوه دهد. بدین جهت، زن را در ردیف نماز که امرى عبادى و مقدس است، قرار داد و با این تعبیر، زن را به بالاترین مقام ترقى داد.
«میمونه»، همسر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم مى‏‌گوید: از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شنیدم که مى‌‏فرمود: بهترین مردان امت من کسى است که نسبت به همسر خود بهترین رفتار را داشته باشد و بهترین زنان امت من کسى است که نسبت به همسر خویش بهترین کردار را داشته باشد. هر زنى که آبستن مى‏‌شود، هر شب و روزى که بر وى مى‏‌گذرد، برابر با هزار شهید، اجر و پاداش دارد. بهترین زنان امت من زنى است که در آنچه معصیت نباشد، رضاى شوهر را به دست آورد و بهترین مردان امّت من، مردى است که با خانواده‏‌اش به لطف و مدارا زندگى کند. چنین مردى هر روزى که بر او بگذرد، اجر صد شهید دارد.
عمر گفت: یا رسول‏الله ! چگونه مى‌‏شود زنى که رضایت شوهرش را به دست آورد، اجر هزار شهید و مردى که با خانواده‏‌اش مدارا کند، اجر صد شهید را داشته باشد؟
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: بدان که اجر زنان، نزد خداوند، بیش از اجر مردان است. به خدا سوگند که ستم شوهر نسبت به زن، بعد از شرک به خدا، بزرگترین گناهان است. نسبت به رفتار با موجود ضعیف (زن و یتیم) از خدا بترسید که خداوند به خاطر ایشان، شما را مؤاخذه خواهد کرد. هر که به این دو نیکى کند، رحمت الهى نصیب او شود و هر که بدى نماید، مورد سخط و خشم الهى واقع شود.(2)
رسول اکرم صلى الله لَّه علیه و آله و سلم معیار جوانمردى و فرومایگى انسان را چنین بیان مى‌‏فرماید: جوانمردان، کسانى هستند که زنان را گرامى مى‌‏دارند و فرومایگان نسبت به آنان اهانت مى‏‌نمایند. (3)
و در حدیث دیگر مى‏‌فرماید: بهترین شما کسى است که با خانواده‏‌اش رفتار نیک داشته باشد. من نیز با خانواده‏‌ام چنین‏‌ام.(4)
ابن‏‌عباس از پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم روایت مى‏‌کند: هرکس دخترى داشته باشد و نسبت به او اهانتى روا ندارد و فرزند پسرش را بر او ترجیح ندهد، خداوند او را داخل بهشت مى‌‏کند. (5 )
و نیز مى‌‏فرماید: هرکسى که از بازار، متاع و تحفه‏اى به خانه آرد، اول به دختران بدهد و سپس به پسران. هر آن کس که دختران را شاد کند، گویى که از ترس خدا گریسته است، یعنى همان تقرب و پاداش را دارد.(6)

پی نوشت:

1ـ روش خوشبختى، ص 89.
2ـ روش خوشبختى، ص 78 تا 79.
3 ـ ما اکرم النساء الا کریم و ما اهانهن الا لئیم. (آیین همسردارى، ص 6).
4 ـ خیرکم خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلى.(حقوق و حدود زن در اسلام، ص 44- 47).
5 ـ محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم خاتم پیامبران، ج 1، ص 183.
6 ـ محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم خاتم پیامبران، ج 1، ص 183.


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:31 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

پس از وقوع مجموعه همه حوادث پیش از ظهور شعاع‌هاى نورانى آن خورشید تابان بیش از پیش نمایان گشته و حضرت مهدى(ع) فرستاده‌اى از جانب خویش به مکه اعزام مى‏‌کنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب خبر از آنها مقدمات آن انقلاب مبارک را فراهم کند. جوانمردى هاشمى (محمد بن الحسن که همان نفس زکیه است)، در بیست و پنجم ماه ذى‏‌الحجة پس از قیام خویش وارد مسجدالحرام شده و بین رکن و مقام ایستاده و نامه‏‌اى شفاهى از ناحیه حضرت را براى مردم مکه قرائت مى‏‌کند که در این نامه خبرى از توهین و بى‌‏احترامى و تهدید نیست و ضمن آن حضرت از مردم مکه طلب یارى و نصرت مى‌‏کنند. بقایاى نظام منحوس حاکم در حجاز جرمى شنیع مرتکب شده و وى را در حالى که بین رکن و مقام ایستاده، شهید مى‌‏کنند که این جرم عاقبت آنها را مشخص مى‏‌کند و معلوم مى‌‏سازد که حضرت 15 روز بعد که بناست ظهور شریفشان رخ بدهد، باید با آنها چگونه رفتار بکنند.

چنین فاجعه دردناکى در مدینه بر سر پسر عموى نفس زکیه - که نام خودش محمد و نام خواهر (دوقلویش) فاطمه است - مى‏‌آید و هر دو را بر سر در مسجدالنبى(ص) اعدام مى‏‌کنند.

امام صادق(ع) فرمودند:
کشته شدن نفس زکیه از علایم حتمى (ظهور) است14.

ابو بصیر هم از امام باقر(ع) ضمن حدیثى بلند روایت کرده است:
حضرت مهدى(ع) به یاران خویش مى‌‏فرمایند: اى قوم (همراهان) اهالى مکه مرا نمى‏‌خواهند ولى براى آن‏که حجت بر آنها تمام شود و خود هم به وظیفه‏‌ام عمل کرده باشم (یکى از شما را) به سوى آنها مى‏‌فرستم. سپس یکى از یارانشان را خوانده و به او مى‌‏فرمایند: به سوى اهل مکه برو و بگو: اى اهالى مکه من فرستاده فلانى (حضرت مهدى(ع)) هستم و او براى شما چنین پیغام فرستاده که ما خاندان رحمت و معدن رسالت و خلافتیم. ما نوادگان حضرت محمد(ص) و سلاله پیامبران هستیم به ما ظلم شده وآزار رسانده‏‌اند و ما را سرکوب کرده‏‌اند. حقمان را تا به امروز به زور از زمان رحلت پیامبر(ص) گرفته‏اند. از شما طلب یارى مى ‏کنیم پس یاریمان کنید. وقتى این جوانمرد این پیام را رساند به سوى او مى‌‏آیند و مابین رکن و مقام او را که نفس زکیه است مى‌‏کشند (سر مى‏برند)15.

امیرالمؤمنین على(ع) هم فرمودند:
آیا شما را از انتهاى سلطنت »بنى‌‏فلان« باخبر کنم؟ کشتن نفس حرام! در روزى حرام در شهر حرام قسم به آنکه دانه را شکافت و آدمى را آفرید، پس از آن بیش از پانزده روز حکمرانى نخواهند کرد16.

از امام صادق(ع) هم نقل شده که فرمودند:
فاصله قیام حضرت مهدى(ع) و کشته شدن نفس زکیه تنها 15 شب است17.

زراره بن اعین هم از آن حضرت روایت کرده است که:
حتماً جوانى در مدینه کشته خواهد شد.
پرسیدم: آیا سپاهیان سفیانى او را مى‏کشند؟ فرمودند:
خیر، ولى او را سپاهیان »بنى‏فلان« مى‏کشند. قیام کرده و خارج مى‏‌شود تا این‏که به مدینه مى‏‌رسد؛ مردم بدون آن‏که بدانند چه مى‏‌گوید و چه مى‏‌خواهد، او رإ؛ مى‌‏کشند، و از آنجا که ناجوانمردانه و از روى ستم او را مى‌‏کشند خداوند متعال هم به آنها مهلت نخواهد داد. در این زمان چشم انتظار فرج باشید18.

امام باقر(ع) هم فرمودند:
در آن زمان نفس زکیه در مکه کشته مى‌‏شود و برادرش را در مدینه هلاک مى‌‏کنند19.

آنکه در مدینه منوره به همراه خواهرش کشته و اعدام مى‏‌شود از عموزادگان نفس زکیه است. امام صادق(ع) فرمودند:
مظلوم در یثرب (مدینه) و پسر عمویش در مکه کشته مى‌‏شوند20.

باز هم تأکید مى‌‏کنیم که نفس زکیه‏‌اى که کشته شدنش از علایم حتمى ظهور است همان »محمدبن الحسن« است که 15 روز پیش از ظهور حضرت مابین رکن و مقام شربت شهادت را مى‏‌نوشد و در روایات با اسامى و القاب مختلفى نظیر: نفس زکیه21 (شخص بى‌‏گناه)، مستنصر (طلب کننده نصرت و یارى)22 مرد هاشمى و جوانى از آل محمد(ص)، حسنى23 یاد کرده‏‌اند.

پی نوشت:

15. بحارالانوار، ج52، ص307؛ بشارةالاسلام، ص224؛ المهدى(ع) من‏المهد الى‏الظهور، ص368؛ یوم‏الخلاص، ص662؛ بیان‏الائمه(ع)، ج3، ص20.
16. الغیبة نعمانى، ص173؛ بحارالانوار، ج52، ص234؛ الممهدون للمهدى(ع)، ص61.
17. الارشاد شیخ مفید، ج2، 4ص37؛ الغیبة شیخ طوسى، ص271؛ کمال‏الدین و تمام‏النعة، ص649؛ اعلام الورى، ص427؛ بشارةالاسلام، ص128؛ المهدى(ع) من المهد الى الظهور، ص368.
18. بحارالانوار، ج52، ص147؛ بشارةالاسلام، ص117؛ یوم‏الخلاص، ص666.
19. بشارةالاسلام، ص177؛ یوم‏الخلاص، ص665.
20. بشارةالاسلام، ص187؛ یوم‏الخلاص، ص666.
21. طى داستان حضرت موسى در قرآن کریم (آیه 74 سوره کهف) هم آمده است: آیا نفس زکیه‏اى (یعنى مبرّا از گناه) را کشتى؟
22. فراموش نکنیم که او کلامش را با طلب یارى براى حضرت (آل محمد(ص)) و پیروانش آغاز مى‏کند.
23. جهت اثبات سیادت وى و اینکه از ناحیه امام مجتبى(ع) هستند.

منبع: موعود


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:30 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

مسلمانان غافلى که با دروغ‌هاى رسانه‌هاى مختلف گرفتار اشتباه در ماجراى سوریه شده‌اند مى‌خواهیم که از خواب غفلت بیدار شوند.

به گزارش مصاف حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى در پی جنایت هولناک در مسجد جامع دمشق بیانیه ای صادرکرد.

متن بیانیه ی این مرجع تقلید بدین شرح است:
امام جمعه محترم مسجد جامع دمشق که از مُفتیان معروف اهل سنت در آن کشور بود به اتفاق پنجاه نفر از نمازگزاران اهل سنت با مواد منفجره تروریست‌ها شهید و یکصد نفر دیگر مجروح شدند و خانه خدا را از خون بى‌گناهان رنگین ساختند
روز جمعه دوم فروردین در خانه خدا مسجد جامع دمشق جنایت وحشتناکى رخ داد که در نوع خود کم‌نظیر یا بى‌نظیر بود، جنایتى که روى حامیان تروریست‌هاى سوریه را بیش از پیش سیاه کرد.
امام جمعه محترم مسجد جامع دمشق که از مُفتیان معروف اهل سنت در آن کشور بود به اتفاق پنجاه نفر از نمازگزاران اهل سنت با مواد منفجره تروریست‌ها شهید و یکصد نفر دیگر مجروح شدند و خانه خدا را از خون بى‌گناهان رنگین ساختند و برگ سیاه دیگرى بر پرونده سیاه حامیان تروریست‌ها افزودند.
این جنایت عجیب نشان داد که براى تروریست‌ها شیعه و سنى، امام جمعه و غیر امام جمعه، خانه خدا و غیر آن تفاوتى نمى‌کند چرا که نه خبرى از اسلام دارند نه از بشریت و انسانیت.
به یقین دولت‌مردان ترکیه و سعودى و قطر و همچنین سردمداران اتحادیه عرب که با آمریکا و اسرائیل در جریان سوریه همصدا شده‌اند در این خون‌هاى پاک شریک و سهیم‌اند و امروز و فرداى قیامت ـ اگر به قیامتى اعتقاد داشته باشند ـ باید پاسخگوى آن باشند و اگر سندى جز همین یک سند براى دروغ‌گویى حامیان تروریست‌ها نسبت به جریان سوریه در دست نباشد کافى است. آیا باز هم مجامع بین‌المللى سکوت خواهند کرد؟
ما ضمن محکوم کردن شدید این جنایت بى‌سابقه از مجامع بین‌المللى مى‌خواهیم سکوت خود را بشکنند و به صورت فعال در این جریان وارد شوند و از مسلمانان غافلى که با دروغ‌هاى رسانه‌هاى مختلف گرفتار اشتباه در ماجراى سوریه شده‌اند مى‌خواهیم که از خواب غفلت بیدار شوند و راضى نشوند بیش از این مسلمانان به دست عاملان کفر که نام اسلام بر خود گذارده‌اند به قتل برسند.


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:14 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

سلام بر تو ای رسول خدا (ص). سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است.

ای پیامبر خدا، صبر وبردباری من با از دست دادن فاطمه (س) کم شده و توان خویشتنداری ندارم، اما برای من که سختی جدایی تو را دیده وسنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایی ممکن است. این من بودم که با دست خود  تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامی تو،  میان سینه و گردنم پرواز کرد.

" پس همه ما از خداییم و به خدا بازمی گردیم."

پس امانتی که به من سپرده بودی بر گردانده شد ،  و به صاحبش رسید ،

از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم شب زنده داری است ، تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من بر گزیند.

به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو ، چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند. از فاطمه (س) بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر ، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است.

سلام من بر هر دوی شما، سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمی کند. اگر از خدمت تو باز می گردم، از روی خستگی نیست، و اگر در کنار قبرت می نشینم از بدگـمانی بدانچه خدا صــابران را وعده داده نمی باشد.

 

خطبه 202 نهج البلاغه


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:7 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

براساس روایات یکی از نشانه‌های ظهور خروج دجال است. که در باره آن آراء و احتمالات مختلفی بیان شده است در ذیل به بررسی این عنوان می‌پردازیم.
«دجّال» در زبان عربی به معنای «آب طلا» و طلا اندود کردن است و به همین علت، افراد بسیار دروغگو که باطل را حق جلوه می‌دهند «دجّال» نامیده می‌شوند.
از روایات استفاده می‌شود، دجّال ستمکاری است که در آخر الزمان، مردم را گمراه خواهد کرد. البته در آموزه‌های هر سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام از آن سخن به میان آمده است. افرادی در هر سه جامعه دینی می‌گویند: دجّال تولد یافته و زنده است.
در برخی روایات از خروج «دجّال» به عنوان نشانة ظهور و در برخی دیگر، از آن، به عنوان یکی از «اَشْراطُ السَّاعَة» (نشانه‌های برپایی قیامت) یاد شده است. این نشانه، در کتاب‌های اهل سنّت بیشتر یکی از نشانه‌های برپایی قیامت دانسته شده است؛ ولی در منابع روایی شیعه، بیشتر از آن، به عنوان حادثه‌ای مهّم که مقارن ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  رخ خواهد داد، یاد شده است.


دجال کیست؟
دربارة دجّال، چند احتمال وجود دارد:
احتمال اول: دجّال نام شخص معیّنی نیست و هر کس که با ادعاهای پوچ و بی‌‌‌اساس و با توسل به حیله‌گری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجّال است. اینکه در روایات، از «دجّال»‌ها‌ی فراوان سخن به میان آمده است، این احتمال را تقویت می‌کند. پیامبر اکرم- فرموده است: قیامت، برپا نمی‌شود، تا وقتی که مهدی از فرزندانم قیام کند. مهدی قیام نمی‌کند، تا وقتی که شصت دروغگو خروج کنند و هر کدام بگویند: من پیامبرم. در روایات، از این «دجّال‌»‌‌ها و دروغ‌گویان فراوان نام برده شده است؛ در بعضی دوازده، در برخی سی ‌و در برخی شصت و یا هفتاد دجال آمده است. از میان ‌این دجال‌ها ‌فردی که در دروغگویی، حیله‌گری و مردم فریبی سرآمد همة دجالان و فتنه‌اش از همه بزرگ‌تر است، نشانة ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  و یا برپایی قیامت است. بر این اساس، دو نوع دجّال هست: یکی همان دجّال حقیقی و واقعی است که پس از همة «دجّال»‌ها می‌‌آید و دیگر گروهی شیّاد و دروغگو که دست به فریب کاری و گمراهی مردم می‌زنند. پیامبر اکرم- می‌فرماید: «پیش از خروج دجّال، بیش از هفتاد دجّال خروج خواهد کرد.» حقیقت داستان دجّال، بیانگر این واقعیت است که در آستانة هر انقلابی، افراد فریبکار و منافق که معتقد به نظام‌های پوشالی گذشته و حافظ ضد ارزش‌هایند، برای نگه‌داشتن فرهنگ و نظام جاهلی گذشته، همة تلاش خود را به کار می‌‌گیرند و با سوء استفاده از زمینه‌های فکری و اجتماعی و احساسات مردم، دست به تزویر و حیله‌گری می‌زنند.

در انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  چنین خطری پیش‌‌بینی شده است. از آنجا که این انقلاب از همة انقلاب‌های تاریخ بزرگ‌تر و گسترده‌تر است، خطر فریبکاران دجّال صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده‌تر است. در آستانة ظهور، آنان همة تلاش خویش را به کار خواهند گرفت که مردم را فریب دهند و آنها را از نتیجة قیام حضرت، دلسرد و ناامید سازند و سرانجام از پیروزی حتمی آن جلوگیری کنند. البته در این احتمال می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها که صفات زشت در او بیشتر از همه وجود دارد، نشانه‌ ظهور باشد.


احتمال دوم: فردی معیّن و مشخص به نام «دجّال» در دورة غیبت ـ با همان ویژگی‌هایی که برای وی بیان شده است ـ خروج می‌کند و مردم را به انحراف می‌کشاند.
برخی با استناد به بعضی از روایات، او را زنده می‌دانند؛ برای مثال گفته می‌شود که او در زمان حضرت رسول اکرم-زنده بوده و تا هنگام خروج، زنده خواهد ماند. برخی از کتاب‌ها و فیلم‌ها نام «دجّال» برخود دارند. «دجّال» لقب دغل‌بازی است که نزد یهودیان «آرمیلوس» و نزد مسلمانان «صائد‌‌بن‌صید» نامیده می‌شود.

اصل داستان «دجّال» در کتاب‌های مقدس مسیحیان نیز آمده است. در انجیل، واژة «دجّال» بارها به کار رفته و به کسانی که منکر حضرت مسیح علیهم السلام  باشند یا «پدر و پسر» را انکار کنند، «دجّال» گفته شده است: «دروغ‌گو کیست، جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند؟ آن، دجّال است که پسر و پدر را انکار کند.»
طرفداران احتمال دوم به روایتی استناد کرده‌اند که اصبغ بن نباته از حضرت علی علیهم السلام  پرسید: ای امیر مؤمنان! دجّال کیست؟ آن حضرت فرمود: «دجّال، صائد بن صائد (صید) است. بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و خوشبخت آن است که او را تکذیب کند... چشم راستش ممسوح [به هم چسبیده و حدقه ندارد] و چشم دیگرش بر پیشانی است و مانند ستاره صبح می‌درخشد.

در آن، نقطه عَلَقه‌ای [خون‌ بسته شده] است که با خون در آمیخته است و میان دو چشمش نوشته است: «کافر‌» و هر خواننده و بی‌سواد آن را می‌خواند. در دریاها فرو می‌رود و آفتاب با او می‌گردد.

مقابل او کوهی از دود و عقبش کوهی سپید است که مردم تصور می‌کنند طعام است. در زمان قحطی سختی خروج می‌کند؛ در حالی که بر الاغ سپیدی سوار است. هر گام الاغش، یک میل [حدده 185 متر] است و زمین، منزل به منزل زیر پایش در نوردیده شود. بر آبی نگذرد؛ جز آنکه فرو رود. تا روز قیامت. به آوازی که همة جن و انس و شیاطین ـ در شرق و غرب ـ عالم آن را می‌شنوند، فریاد کند: ای دوستان من! نزد من آیید. منم آن که آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و رهبری نمود.

منم پروردگار شما. دشمن خدا دروغ می‌گوید. او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود. به راستی که پروردگار شما، نه یک چشم است و نه غذا می‌خورد، نه راه می‌رود و نه زوال دارد و خدا از این اوصاف برتر است.

آگاه باشید! بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زاد‌گان‌اند و صاحب پوستین‌های سبز. خداوند تعالی او را در شام بر سر گردنه‌ای که آن را افیق نامند به دست کسی که عیسی علیهم السلام  پشت سرش نماز می‌خواند، هنگامی که سه ساعت از روز جمعه گذشته باشد، خواهد کشت.

آگاه باشید پس از آن، حادثه بزرگ و قیامت کبرا باشد.»

احتمال سوم: مراد از «دجّال» همان سفیانی است که در کتاب‌های اهل سنّت بیشتر با عنوان «دجّال» و در کتاب‌های شیعی با عنوان سفیانی آمده است. البته این احتمال مردود است.
احتمال چهارم: دجّال، کنایه از کفر جهانی و سیطرة فرهنگ مادی بر جهان است. برخی از اهل نظر، این احتمال را تقویت کرده و همة ویژگی‌هایی را که برای دجّال بیان شده، با ویژگی‌های استکبار جهانی برابر دانسته‌اند.

«استکبار» به معنای واقعی، دجّال است که خود را قیّم[سرپرست] ملت‌ها می‌داند و با تکیه به ثروت انبوه و قدرت عظیم، در همه جای زمین دخالت می‌کند و همه را به زیر سلطه خویش می‌آورد.

از نکات شگف‌آور و تأمل برانگیز در انبوه روایات شیعه و سنّی، ارتباط تنگاتنگ بین دجّال و یهودیان است. در روایات، بیشتر پیروان دجال یهودی معرفی شده‌اند. در منابع اهل سنّت به صورت عمده، سخن از کشته شدن دجّال به دست حضرت عیسی علیهم السلام  است.

سوتیتر
از میان ‌این دجال‌ها ‌فردی که در دروغگویی، حیله‌گری و مردم فریبی سرآمد همة دجالان و فتنه‌اش از همه بزرگ‌تر است، نشانة ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  و یا برپایی قیامت است.

منبع: ماهنامه امان


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:6 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

 این نوع برخورد با دین یکی از انگلیسی ترین شیوه های برخورد با اعتقادات سایر ملل تلقی می شود که با حفظ پوسته و سطح دین نظیر حجاب مشکلی ندارد اما به شدت پیگیر به تغییر تمامی لایه زیرین دین است.


به گزارش مصاف به نقل از موعود به نقل از تابناک، همان گونه که پیش بینی می شد و مخاطبان نیز به این بازی پی برده بودند، یکی از برنامه های محوری «من و تو» بدون در نظر گرفتن شعور مخاطب، با یک چینش حساب شده، یک دختر محجبه را در مسابقه خوانندگی اش راه داد و برنده یک دوره از این مسابقه کرد تا این پیغام را پیش روی مخاطب ایرانی قرار دهد که در رویکردی پاردوکسیکال می توان هر عملی که در اسلام حرام است را انجام داد و خود را متعهد به عمل به احکام اسلام نیز جلوه داد!

«آکادمی گوگوش» یکی از برنامه های محوری است که برای این شبکه بیننده جذب کرده و بسیاری از مخاطبان این شبکه ماهواره ای فارسی زبان تصور می کنند این برنامه برای شناسایی استعدادهای خوانندگی و معرفی آنها به افکارعمومی و در واقع یک سکوی پرش برای مستعدها در حوزه موسیقی پاپ محسوب می شود اما با گذشت چند دوره از برگزاری این برنامه و مشخص شدن فرجام خوانندگان این برنامه، همه چیز رنگ باخت.

برگزیدگان این برنامه که عمدتاً ار سطح متوسطی برخوردار بودند، با جایزه نقدی نه چندان بالای این برنامه تنها چند ویدئوکلیپ مستقل ساختند و به واسطه آنکه از توانمندی بالایی برخوردار نبودند، خیلی زود به حاشیه رفتند و حتی در میان آن گروه از خوانندگان متوسط آن سوی آبی نیز نتوانستند به مقبولیت و ماندگاری حداقلی دست یابند و کار تا آنجا بالا گرفت که برخی از آنها با حضور در دیگر شبکه های ماهواره ای به نادیده گرفته شدن توسط مسئولان برنامه ای که منتخبش بودند، اعتراض کردند.

با این وجود، این برنامه همچنان استمرار یافته و در دور تازه این برنامه یک اتفاق جالب افتاد که اگر کلیت این برنامه برای پیگیری همین اتفاق طراحی شده باشد نیز دور از انتظار نیست. یک دختر جوان که عنوان می کند همسری آلمانی دارد، با حجاب کامل که حتی در ایران نیز از سوی هر دختری رعایت نمی شود، به جمع نفرات برتر راه می یابد و مرحله به مرحله پیش می آید.

این دختر برای حفظ حدود شرعی حتی با مردان در این برنامه دست نمی دهد و در این زمینه ها قائل به احکام دینی تشیع است اما در عین حال یکی از محکم ترین احکام دینی که تمامی مراجع تشیع بر آن وحدت نظر دارند را نادیده می گیرد و بر احکام دیگر تاکید می ورزد.

این نوع برخورد با دین یکی از انگلیسی ترین شیوه های برخورد با اعتقادات سایر ملل تلقی می شود که با حفظ پوسته و سطح دین نظیر حجاب مشکلی ندارد اما به شدت پیگیر به تغییر تمامی لایه زیرین دین است.

جالب اینکه این دختر محجبه در نهایت به عنوان خواننده برتر این دوره از این برنامه نیز انتخاب شد و به واقع این پیغام غیرمستقیم برای تماشاچی ارسال شد که می توان ظاهر دینی داشت و دیگر احکام را نیز رعایت نکرد و من باب مثال با حجاب بود اما رقاصه بود یا دست به شرب خمر زد یا مکرر دروغ گفت و خیانت کرد. این قرائت پرتناقض از دین ساده تر از کنار گذاشتن کامل دین مورد توجه قرار می گیرد و از این منظر در این برنامه نیز به صورت کاملاً حساب شده، چنین جمع بندی برای مخاطب پیش کشید.

بی شک اگر یک زن غیرمحجبه در این برنامه بخواند و برگزیده شود که اتفاق مسبوق به سابقه ای بوده، جای تعجب ندارد، چرا که طبیعتاً به هیچ یک از احکام قائل نیست اما چنین پارادوکسی و اینکه می توان با حفظ حجاب خواننده موفق شد، به شدت عجیب است. به هر حال می توان چند صدای سطح پایین را با یک دختر دارای صدای متوسط در چنین مسابقه ای در یک گروه قرار داد و رای ها را به یک سو جهت دهی کرد تا چنین نتیجه گیری برسد، هرچند شاید چنین رویه ای کاملاً اتفاقی بوده باشد!

در هر صورت این اتفاق بدون برنامه ریزی صورت پذیرفته باشد یا این برنامه با آمارهای غیرمنطقی رای دهندگانش یک طراحی ویژه را در پیش گرفته باشند، هر انسان فاقد حداقل منطق می تواند درک کند که چنین پارادوکسی را نمی توان به مخاطب ایرانی ارائه کرد و توقع پذیرشش را داشت و برای عادی سازی چنین فتواهای تازه و من درآوردی، نیاز به ده ها برنده محجبه دیگر در این سلسله برنامه هاست!

 

منبع : موعود


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:4 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

این رکن که نشانه ای از محل و چگونگی تولد حضرت علی (علیه السلام) است، به درخواست برخی مفتی های وهابی به وسیله یک دیواره ی فلزی کاملا پوشیده شد.

عوامل وهابیت پیشتر نیز همواره سعی کرده بودند با وسایل مختلف از جمله میخ و پیچ و سیمان این اعجاز بزرگ را مخفی و آنرا کمرنگ جلوه دهند، اما این بار تلاش کردند آن را کاملا بپوشانند.  

به گزارش مصاف به نقل از شیعه نیوز، وهابیت کوردل در جدیدترین اقدامات خود روز شنبه 11 جمادی الاول، در اقدامی کینه توزانه تلاش کردند محل رکن یمانی را کار مخفی کنند.  

این رکن که نشانه ای از محل و چگونگی تولد حضرت علی (علیه السلام) است، به درخواست برخی مفتی های وهابی به وسیله یک دیواره ی فلزی کاملا پوشیده شد.

 وهابیت تصور می کند می تواند با این اقدام از توقف زائران و تبرک جستن بر محل ورود فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) از دیوار کعبه در زمان ولادت مولای متقیان، جلوگیری کنند!
 

عوامل وهابیت پیشتر نیز همواره سعی کرده بودند با وسایل مختلف از جمله میخ و پیچ و سیمان این اعجاز بزرگ را مخفی و آنرا کمرنگ جلوه دهند، اما این بار تلاش کردند آن را کاملا بپوشانند.

منبع: شیعه نیوز


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 12:2 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

<   <<   16   17   18   19   20      >

Design By : Pichak