مشهدی ابوالقاسم که انگار هنوز باورش نشده بود که در اطرافش چه خبر است بهت زده، عقب عقب آمد و از در خارج شد و بعد ساعتی دوباره به پشت بام آمد و از سوراخ در آنچا را نگاهی کرد اما اثری از امام و نمازگزاران نبود. نزدیک نماز صبح بود. خادم حرم چشمان خواب آلودش را با پشت انگشتانش مالید و وضویی گرفت و برای گفتن اذان سوی حرم رفت. نسیم خنکی در حیاط حرم حضرت عسکری(ع)، صورت خادم را نوازش می داد. پیرمرد با پشت خمیده یکی یکی پله های پشت بام را پشت سر گذاشت و بعد هم با دستان پینه بسته اش قفل های آهنی در را با کلید باز کرد و وارد بام شد. نگاه خادم به جمال کسانی روشن شده بود که بدون باز کردن قفل در بام در آنجا نشسته بودند. خادم از ترس، صدای تپش قلبش را می شنید. او با عرقچینی که دور گردنش انداخته بود، عرق پیشانی اش را پاک کرد و چند قدمی جلو رفت. هفت نفر از سادات کنار هم نشسته بودند و مردی مانند امام جماعت در جلو، مقابلشان نشسته بود و مشغول سخن گفتن با آنها بود. مشهدی ابوالقاسم، در حالی که سرش را پایین انداخته بود، نیم نگاهی به مرد امام جماعت انداخت و آرام پشت سر آن سادات نشست و با صدایی لرزان پرسید: آقا جان، این مرد که دورش را گرفته اید کیست؟ مرد سرش را به عقب متمایل کرد و گفت: این بزرگوارحضرت صاحب الزمان(عج) است و نماز صبح را به ایشان اقتدا مى کنیم. مشهدی ابوالقاسم که انگار هنوز باورش نشده بود که در اطرافش چه خبر است بهت زده، عقب عقب آمد و از در خارج شد و بعد ساعتی دوباره به پشت بام آمد و از سوراخ در آنچا را نگاهی کرد اما اثری از آنها نبود. امام و نمازگزاران رفته بودند. برگرفته از کتاب برکات حضرت ولی عصر(ع)، خلاصه العبقری الحسان، علامه نهاوندی، حکایت منبع: شبستان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه):دلهای ما ظرف اراده و مشیت خداست پس هرگاه او چیزی را اراده کند،مانیز همان چیز را اراده میکنیم بحارالانوار،ج52،ص51 امام علی(ع):اگر در های آسمان و زمین به روی کسی بسته شود ولی او پرهیزگاری پیشه کند ،خداوند برایش راه گشایشی از بلاها قرار می دهد. تشبیه امام زمان (عج)به آفتاب شاید بدین جهت است که اگر بخواهیم با بالا امدن آفتاب از خواب بیدار شویم نمازمان قضاست دکتر چمران می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آ نرا می پذیرم. اما می گویم آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست. امسال بهار بی تو یعنی " پاییز " تقویم به گور پدرش می خندد ...! اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش. اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش. اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش. آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش. اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش. نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش. بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد. و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم.
Design By : Pichak |