سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























حضرت ابو عبدالله امام صادق علیه السلام فرمود: پس از این شبهه ای به شما خواهد رسید که بدون نشانه دیده شدنی و امام هدایت کننده ای خواهید ماند، و از آن نجات نمی یابید مگر کسی که دعای غریق را بخواند: "یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک: ای خداوند، ای رحمان، ای مهربان، ای دگرگون کننده دلها، دل مرا بر دینت پایدار کن."


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 11:19 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

امروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهای بی تو بودن

هنوز از این روزهای وحشتناک باقی مونده …

تنهای تنها میون این همه آدم سخته.


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 11:13 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

کاش میدانستی که نزدیک و حتمی دانستن مرگ،  چه بهایی به هر لحظه می بخشد!

آندره ژید


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 11:12 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

.. به حباب نگران لب یک رود قسم ،

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،

غصه هم میگذرد ،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند .

لحظه ها عریانند ،

به تن لحظه ی خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ...

 


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 11:10 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

هرچند که خسته ایم از این حال …. نیا

 


شرمنده اگر ندارد اشکال … نیا

 


ما خط تمام نامه هایمان کوفیست…

 

 

آقای گلم زبان من لال … نیا

 


اللّهم عجّل لولیک الفرج


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 11:9 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

در سال پنجم جمادی الاول سال ششم هجرت در شهر مدینه ، در خانه حضرت علی (ع) دختری بدنیا آمد که سالها بعد در تغییر مسیر تاریخ بشریت نقشی عظیم ایفا کرد. زینب (س) از مادری چون فاطمه زهرا (س) متولد شد و در دامان  آن بانوی بزرگ اسلام و پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) پرورش یافت.

یکی از سیره های عملی زندگی این بانوی الهی، پرستاری و دست گیری از حال بیماران و درماندگان بود. اتفاقات سختی که در طول حیات سراسر مرارت بار ایشان رخ داد،همچون بیماری مادر بزرگوارشان، ضربت خوردن پدر، مسمومیت برادر و بالاخره حادثه بزرگ کربلا، زینب را به عنوان الگوی پرستاران معرفی کرد و سالروز ولادتش، به عنوان روز پرستار برگزیده شد.

ایشان  پرستار بزرگ  کربلا بود اما آیا فقط پرستار بود ؟ ایشان  علاوه بر پرستاری ومراقبت از حضرت امام سجاد (ع) که درروز عاشورا به شدت بیمار بود ، تقویت روحیه مجروحان و خانواده شهیدان، رسیدگی به بازماندگان و کمک به اطفال را نیز بر عهده داشت .واینها کوچکترین مسئولیت حضرت زینب (س) بود .

با وجود اینکه می دانیم پرستاری یک وظیفه سنگین وارزشمندی است اما وظیفه حضرت زینب تنها پرستاری از بیماران واطفال و... نبود بلکه وظیفه اصلی یا به عبارتی پرستاری اصلی حضرت زینب همان نهضت خونین کربلا بود ، که اگر نبود زینب ، خون سالار شهیدان ویاران باوفای ایشان پایمال می شد .

روز دوازدهم محرم کاروان اسیران به کوفه رسید شهر در حالتی عجیب وغیر عادی بسر می برد . شایعات گوناگون در میان مردم رواج داشت وهر دسته به گونه ای خاص درباره کربلا سخن می گفتند .

ورود کاروان آن هم با آن وضع رقت انگیز کوفه را منقلب وپریشان ساخت .

عظمت فاجعه کربلا وجنایت شومی که بوقوع پیوسته بود موجب شد که همه کسانی که شاهد منظره ورود کاروان اسیران بودند گریه کنند زیرا بیشتر مردم یا در جنگ بر ضد حسین (ع) ویارانش مستقیماً شرکت داشتند ویا آنکه با فرصت طلبی وسکوت خویش بر آن جنایت صحه گذارده بودند .

زینب کبری (س) با دیدن اشکهای آن مردم پیمان شکن با خشم بسیار روی به آن جماعت کرد وفرمود :

« حمد وستایش بی پایان بر خداوند متعال ودرود بر روان پاک محمد (ص) وخاندان نبوت ! ای مردم کوفه وای پیروان مکر وحیله . ای کسانی که با نامه های خود ما را بسوی خویش خواندید ولی چون ما بسوی شما آمدیم پیمان خویش را زیر پا گذاشتید وبا دشمنان ما هم پیمان شدید .

اکنون شما را می بینم که بر سرنوشت ما میگرییددر حالیکه این مصیبت بزرگ را بادست خودتان فراهم کردید .

داستان شما همچون زنی است که رشته ها را با دقت می تابید وبعد با دست خود آنها را باز میکرد وزحمات خویش را بر باد میداد .

در میان شما هیچ چیز جز مکر وحیله نیست زیرا که پیمان خود را با ما شکستید وبا خدعه وفریب هر زمان برنگی دیگر درمیآیید . همچون بوقلمون که هر زمان برنگی دیگر جلوه گری میکند .

گاه ادعای چیزی را می کنید که ندارید ، زمانی چون بردگان زر خرید راه تملق وچاپلوسی پیش میگیرید وزمانی چون دشمنان کینه جو در کمین انتقام می نشینید .

شما همچون آن ابر سیاه وکم باران ویا گیاه وعلفی که بر روی سرگین میروید ظاهری دلفریب دارید در حالی که باطن شما تو خالی ومهمل است .

شما برای آینده خود ذخایر زشتی پس انداز کردید مطمئن باشید خشم وغضب الهی در انتظار شماست .

شما در کشتن برادران وپشتیبانان ما با جنایتکاران همکاری میکنید واکنون چاپلوسانه بر مصیبت ما میگریید.

سوگند بخدا که باید گریه کنیدبر احوال زار خود ، زیرا که این حتک حرمت وعداوت با خاندان پیامبر را بهیچ وسیله نمیتوان جبران نمائید .

شما کسی را کشتید که راهبر راستین زندگی شما بود . دست شما به خون فرزندان وبرگزیدگان رسول خدا آغشته است . شما آل عصمت وطهارت را که نمونه هائی بزرگ از تقوی وفضیلت هستند به اسارت درآوردید وبه علت همین اعمال زشت در نزد همه کس رسوا خواهید بود وعذاب وقصاص آخرت در انتظار شماست .

هرگز تصور نکنید که تأخیر در عذاب موجب فراموشی اعمال شماست . نه هرگز اینطور نیست زیرا که خدای قهار همیشه مراقب گناهکاران ورسوایان است »

سخنان زینب (س) مرد کوفه را در وحشت فرو برد مخصوصاً آنکه او در پایان خطابه خویش فرمود :

 مردم کوفه مردان شما عزیزان ما را می کشند آنگاه زنان شما گریه وزاری میکنند خداوند روز قیامت بین ما وشما قضاوت خواهد کرد .

واین سخنان جاودان زینب (س) سرزنش وملامت همه مردم زبون وبی اراده ای است که با ظالمان همکاری میکنند ویا با سکوت  خویش ظلم را یاری میدهند وسپس ابلهانه به گریه وزاری می نشینند وامید رستگاری دارند ....

 ... به برکت  این بانوى بزرگوار و قیام مبارکش، هم‏چنان پرچمهای خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته مى‏شود زیرا زینب کبرى (س) بود که پیام ‏خونین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را به تمام نسل‏ها و عصرها رساند.

 

 هر کس یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند ، خداوند او را با ابراهیم خلیل محشور می کند .

 پیامبر اکرم (ص)

 

منبع : آوینی


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 9:48 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

 

باز عالم پر ز غوغاى که شد؟

 باز دلها مست و شیداى که شد؟

 

باز گوش اهل دل پر زمزمه

 از طنینِ شور و آواى که شد

 

باز سر دارد هواى عاشقى

طالب روى دل آراى که شد

 

باز دیده سوى دامم مى‏کشد

 پایبند چشم گیراى که شد

 

باز دل سرشار از شوق که شد

 باز این ویرانه مأواى که شد

 

دل به شوق ازیاد زینب آمده

 تهنیت میلاد زینب آمده

 

نام زینب لرزه بر دل افکند

 غیر آن دل که ز سنگ و آهن‏است

 

کسیت زینب جلوه عشق خدا

 عشق او سرمایه دین من است

 

هست سرى منجلى در روح او

 جمع زهرا و على در روح او

 

هیچ گنجى با غمت‏ هم‏پایه ‏نسیت

 غیر عشقت‏ شیعه ‏را سرمایه ‏نیست

 

خواست دل آید به زیر سایه‏ایت

 دید اما نور حق را سایه نیست

 

غیر تو که شیعه زهرا خورده‏اى

 هیچ کس با فاطمه همپایه نیست

 

غیر نام دلربایت زینبا

 در کتاب عشق حیدر آیه نیست

 

غیر اشکى که نثارت مى‏کنم

 عاشق بى‏مایه‏ات را مایه نسیت

 

عزت حیدر مدد کن عاشقت

 دختر کوثر مدد کن عاشقت

 

اى درخشنده‏تر از الماس‌ها

 اى صفا بخش وجود یاس‌ها

 

اى تجلى امامت در زنان

 مایه‌ی ترس على‌نشناس‌ها

 

حوریان از درک تو عاجز همه

 کى شناسندند یقین خناسها

 

لطف تو شد شامل هر شیعه‏اى

 اى صفا بخشیده بر احساسها

 

خسته بال دام عشقِ زینبم

 من پرستوىِ دمشق زینبم

 

اى خدا من دوست‏دار زینبم

 خسته جانم جانثار زینبم

 

سال‌ها پرسه به کویش مى‏زنم

 کوچه گرد و خاکسار زینبم

 

مى‏تپد در سینه دل با یاد او

 دردمند و بیقرار زینبم

 

کاش بودم من کبوتر اى خدا

 تا نمایى همجوار زینبم

 

در دم مرگم سوى شامم کشید

 آن زمان در انتظار زینبم

 

کاش من قربان زینب مى‏شدم

 خادم طفلان زینب مى‏شدم


نوشته شده در یکشنبه 91/12/27ساعت 9:47 صبح توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak