«شب میانِ فراموشیِ قصه ها بیدار است و منتطرِ چشمانی گرم، که آفتابِ در خواب را بی تکرار ورق بزند؛ من اما بلاتکلیفم … میان" انتظار" و "فراموشی" جانم به لب می رسد...» چند وقتی است چای را تلخ میخورم با طعم حسرت... نفس هایم نیز عاریهای است... نمیدانم بعد از هر دمی... بازدمی هست یا نه... فقط این را می دانم که سخت می گذرد و زندگی را سخت کرده است بر من... می گویند نامش نفس تنگی است... شاید از آلودگی هواست... یا شاید حساسیت فصلی... اما خودم می دانم که از کجا آب میخورد... این نفس های کندِ عاریه ای... این روزها درد میکشم بر بوم زندگی و زندگی تیر میکشد در لابلای رگهای قلب خستهام...این روزها غم از روزهای جوانیام سرریز می کند و بغضی کهنه بر گلو چنگ می زند... نمیدانم چرا هنوز صبوری میکنم فقط این را میدانم که صبوری کردن برای آنچه میان آمدن و نیامدن در هرولهاست دلی بزرگ میخواهد... صبوری کردن برای چیزی که نمی دانی می آید یا نه... همیشه میگفتند دل کوچکی داری... کجایند که ببینند دلم تا چه اندازه بزرگ شده...دیگر آن دختر سر به هوای پیشین نیستم... روزگار بزرگتر از سن و سال و قد و قوارهام با من تا کرده... زندگی مرا سرجای خود نشانده و چنان تلخ بر من آوار شده که جز سکوتی طولانی چاره دیگری برایم نمانده است... روزها و ساعتها و ثانیهها در افکاری مبهم غوطهور میشوم و عقلم به جایی قد نمی دهد. عمرم تمام شده اما تمامی ندارد این انتظار لعنتی... کسی نمیداند مرا به کجا خواهد کشید این انتظار تلخ مبهم... این لحظههای بلاتکلیف... این جهنم مجسم... ذهنم پر است از یک عالمه علامت سوال... پر است از یک دنیا جواب نداشته... به کدامین گناه باید به دوش بکشم این حجم وسیع بلاتکلیفی را... این هجمهی سنگین سوالهای بیجواب را... به کدامین گناه... ":( پ.ن 1: نیمه شعبان میهمانت هستم یا غریب الغرباء :"( نمیدانم حکمتش چیست که این زمان مرا طلبیدهای... اما حالا که طلبیدهای بغضهایم را زیر چادرم پنهان کردهام که برایت بیاورم... شکایتم را پیش خودت میآورم... دستم را بگیر آقا... دل شکستهام و بیپناه... مرا در گوشه ای از حریم امنت پناه بده.. می خواهم گم شوم در گوشه ای از صحن و سرایت... خسته ام از بی رحمیها... قلب شکستهام را پیش شما می آورم... خودتان میدانید چگونه مرهمی شوید بر زخمهای بیشمارم... فریاد «هل من معین» میآورم به آستانتان...از شما فریادخواهی میکنم آقا... پ.ن 2: تو را گم کرده ام ...
Design By : Pichak |