این روزها که هنوز نیستـنت را به هوای دوباره داشتنت ثانیه شماری میکنم .. نه که چیزی برای گفتن نباشد . . . نه! به این سکوت پیله کرده ام . . . نه که ندانم چه بگویم . . . نـــه!! از همیشه بیشتر گفتنی ها دارم . . . حرفهایم را جمع میکنم میگذارمشان گوشه ای روشن، میان دلــــــم! و یادشان می اُفتم و
ساکتم .. حرف نمیزنم.
این روزها من از همیشه پر تر از حرفــم!
ولی من ماندم و یک عـــــــالمه ناگفته هایِ ناشنیده ..
میگذارمشان یک گوشه ی دلم و آنها را هر روز گردگیری میکنمخلاصه آنقدر نگهداریشان میکنم . . .
تا روزی که تو بیایی !.!.!
روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم!
نوشته شده در چهارشنبه 92/5/2ساعت
12:51 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |
Design By : Pichak |