پس از وقوع مجموعه همه حوادث پیش از ظهور شعاعهاى نورانى آن خورشید تابان بیش از پیش نمایان گشته و حضرت مهدى(ع) فرستادهاى از جانب خویش به مکه اعزام مىکنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب خبر از آنها مقدمات آن انقلاب مبارک را فراهم کند. جوانمردى هاشمى (محمد بن الحسن که همان نفس زکیه است)، در بیست و پنجم ماه ذىالحجة پس از قیام خویش وارد مسجدالحرام شده و بین رکن و مقام ایستاده و نامهاى شفاهى از ناحیه حضرت را براى مردم مکه قرائت مىکند که در این نامه خبرى از توهین و بىاحترامى و تهدید نیست و ضمن آن حضرت از مردم مکه طلب یارى و نصرت مىکنند. بقایاى نظام منحوس حاکم در حجاز جرمى شنیع مرتکب شده و وى را در حالى که بین رکن و مقام ایستاده، شهید مىکنند که این جرم عاقبت آنها را مشخص مىکند و معلوم مىسازد که حضرت 15 روز بعد که بناست ظهور شریفشان رخ بدهد، باید با آنها چگونه رفتار بکنند. پی نوشت: 15. بحارالانوار، ج52، ص307؛ بشارةالاسلام، ص224؛ المهدى(ع) منالمهد الىالظهور، ص368؛ یومالخلاص، ص662؛ بیانالائمه(ع)، ج3، ص20. منبع: موعود
چنین فاجعه دردناکى در مدینه بر سر پسر عموى نفس زکیه - که نام خودش محمد و نام خواهر (دوقلویش) فاطمه است - مىآید و هر دو را بر سر در مسجدالنبى(ص) اعدام مىکنند.
امام صادق(ع) فرمودند:
کشته شدن نفس زکیه از علایم حتمى (ظهور) است14.
ابو بصیر هم از امام باقر(ع) ضمن حدیثى بلند روایت کرده است:
حضرت مهدى(ع) به یاران خویش مىفرمایند: اى قوم (همراهان) اهالى مکه مرا نمىخواهند ولى براى آنکه حجت بر آنها تمام شود و خود هم به وظیفهام عمل کرده باشم (یکى از شما را) به سوى آنها مىفرستم. سپس یکى از یارانشان را خوانده و به او مىفرمایند: به سوى اهل مکه برو و بگو: اى اهالى مکه من فرستاده فلانى (حضرت مهدى(ع)) هستم و او براى شما چنین پیغام فرستاده که ما خاندان رحمت و معدن رسالت و خلافتیم. ما نوادگان حضرت محمد(ص) و سلاله پیامبران هستیم به ما ظلم شده وآزار رساندهاند و ما را سرکوب کردهاند. حقمان را تا به امروز به زور از زمان رحلت پیامبر(ص) گرفتهاند. از شما طلب یارى مى کنیم پس یاریمان کنید. وقتى این جوانمرد این پیام را رساند به سوى او مىآیند و مابین رکن و مقام او را که نفس زکیه است مىکشند (سر مىبرند)15.
امیرالمؤمنین على(ع) هم فرمودند:
آیا شما را از انتهاى سلطنت »بنىفلان« باخبر کنم؟ کشتن نفس حرام! در روزى حرام در شهر حرام قسم به آنکه دانه را شکافت و آدمى را آفرید، پس از آن بیش از پانزده روز حکمرانى نخواهند کرد16.
از امام صادق(ع) هم نقل شده که فرمودند:
فاصله قیام حضرت مهدى(ع) و کشته شدن نفس زکیه تنها 15 شب است17.
زراره بن اعین هم از آن حضرت روایت کرده است که:
حتماً جوانى در مدینه کشته خواهد شد.
پرسیدم: آیا سپاهیان سفیانى او را مىکشند؟ فرمودند:
خیر، ولى او را سپاهیان »بنىفلان« مىکشند. قیام کرده و خارج مىشود تا اینکه به مدینه مىرسد؛ مردم بدون آنکه بدانند چه مىگوید و چه مىخواهد، او رإ؛ مىکشند، و از آنجا که ناجوانمردانه و از روى ستم او را مىکشند خداوند متعال هم به آنها مهلت نخواهد داد. در این زمان چشم انتظار فرج باشید18.
امام باقر(ع) هم فرمودند:
در آن زمان نفس زکیه در مکه کشته مىشود و برادرش را در مدینه هلاک مىکنند19.
آنکه در مدینه منوره به همراه خواهرش کشته و اعدام مىشود از عموزادگان نفس زکیه است. امام صادق(ع) فرمودند:
مظلوم در یثرب (مدینه) و پسر عمویش در مکه کشته مىشوند20.
باز هم تأکید مىکنیم که نفس زکیهاى که کشته شدنش از علایم حتمى ظهور است همان »محمدبن الحسن« است که 15 روز پیش از ظهور حضرت مابین رکن و مقام شربت شهادت را مىنوشد و در روایات با اسامى و القاب مختلفى نظیر: نفس زکیه21 (شخص بىگناه)، مستنصر (طلب کننده نصرت و یارى)22 مرد هاشمى و جوانى از آل محمد(ص)، حسنى23 یاد کردهاند.
16. الغیبة نعمانى، ص173؛ بحارالانوار، ج52، ص234؛ الممهدون للمهدى(ع)، ص61.
17. الارشاد شیخ مفید، ج2، 4ص37؛ الغیبة شیخ طوسى، ص271؛ کمالالدین و تمامالنعة، ص649؛ اعلام الورى، ص427؛ بشارةالاسلام، ص128؛ المهدى(ع) من المهد الى الظهور، ص368.
18. بحارالانوار، ج52، ص147؛ بشارةالاسلام، ص117؛ یومالخلاص، ص666.
19. بشارةالاسلام، ص177؛ یومالخلاص، ص665.
20. بشارةالاسلام، ص187؛ یومالخلاص، ص666.
21. طى داستان حضرت موسى در قرآن کریم (آیه 74 سوره کهف) هم آمده است: آیا نفس زکیهاى (یعنى مبرّا از گناه) را کشتى؟
22. فراموش نکنیم که او کلامش را با طلب یارى براى حضرت (آل محمد(ص)) و پیروانش آغاز مىکند.
23. جهت اثبات سیادت وى و اینکه از ناحیه امام مجتبى(ع) هستند.
Design By : Pichak |