در این وادی مقدس که گام نهادی نعلیـن از پای بر کن (1) اذن بگیـر از صاحب خانه(2) مبادا که دل مادری با چادری خاکی به درد آید... با طمأنینه از صحن و سرا عبور کن در میانه ی ایوان طلا ذکر "یا ضامن" بر لب... به احترام بایست و بُغض هایت را از گوشه چشمانت فرو ریز «یک دست آب سقاخانه» و «یک دست زیارت نامه اش» اینجاست که شعرها عاشق می شوند و اینچنین شور می گیرند: «یک دست جام باده» و «یک دست زلف یار» رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوسـت... اینجا پنجره ای دارد که در هایش رو به آسمان باز است جنسش از فولاد است و قلب های فولادی را در خود آب می کند.. عطر این حرم گویی که پیراهن یوسف است... چشم دل را بینا می کند اینا تجسمی از بهشت است... تجسمی زمینی خوان نعمت ولی نعمتت گسترده است... تا تو چه اندازه توشه برگیری... ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پ.ن: (1): «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ * إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» {کفشهای خود را بیرون آور، که تو در سرزمین مقدس طوی هستی.} (طه-12) پ.ن: (2): «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ * فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى لَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»{ای کسانیکه ایمان آورده اید، به خانه کسی غیر از خانه خودتان داخل نشوید، تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن سلام کنید،این برای شما بهتر است ، شاید که متذکر شوید. اگر کسی را در آنجا نیافتید، وارد نشوید تا زمانیکه به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد که باز گردید،بازگشته و وارد نشوید، که این برای شما پاکیزه تر است و خداوند به آنچه انجام می دهید داناست. } (نور- 27 و 28) پ.ن(3): آقاجان؟ باز هم خواب دیده ام . نکند تو می خواهی تعبیر شوی...
Design By : Pichak |