پيامهاي ارسالي
+
+
گاهي دلت ميخواهد
به اندازه ي تمام دنيا
از غوغاي *واژهـ ها* به سُـکوت عليه السلام پناه ببري
و گاه ميخواهي بلندترين واژه هـايَت را
بر سر دنيا *فريـاد* بزني
و دست آخر
هروله کنان ميان سکــوت و فريــاد
با خود زمزمه کني:
*«وَ تِلکَ الاَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاس»*
.
.
آفتابــ
پيام رهايي
ديروز 3:31 عصر
در انتظار آفتاب
مرسي از پارسي که هنوز انگيزه ي نوشتن مي ده، هر چند که ديگر *لامخاطب في پارسي عليه الرحمه*
رقيه کنيز بي بي زهرا
نحن نحب التحدث أكثر من الشعر، لكننا نحب ذلك، لذلك نحن جمهور.
هما بانو
عزيزم :) @};-
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري
تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583
https://eitaa.com/parsiblog
+
هُوَ الصبور...
من انتظار کشيدن را بلد نيستم
اما اين را خوب ميدانم...
وقتش که برسد
تو خوداَت ميآيي،
«*نا گَـ ـهان*»...
در من *شِـ ـعر* ميشَوي...
و از لَبـ ـهايم *سَرازيـ ـر*...
.
.
آفتابــ
پيام رهايي
ديروز 3:31 عصر
+
[تلگرام]
+
من سالـ ـهاست که *نيستـ ـم*!
نيستم که بدانم
تمام هستي
شما را فَريـاد ميزند
چه بيچـ ـاره من
که خويش را
از اين همه حضـور
*دَريـغ* کردهام
آقا جان...
.
.
آفتابــ:(
پيام رهايي
ديروز 3:30 عصر
2 فرد دیگر
22 فرد دیگر
+
نمـي دانم *شــب ها*
من *شاعــر* مي شــوم
و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم
يا تــو *بهانـــه* مي شوي
و من
غزل غزل *مي بـــارم*!
my writings
103/1/4
19 فرد دیگر
98 فرد دیگر
+
چقدر گاهي دلم براي روزهاي خوش پارسي و دوستانم تنگ ميشه
يادت بخير
my writings
102/11/6
ممنونم از نظر دوستان، واقعيت اين هست که پارسي به يکباره دچار رکود شديدي شد، خود بنده هم از طرفداران عدم ترک پارسي بودم ولي اين رکود روي فعاليت بنده هم تاثير گذاشت
مطالب حقوقي جديد
102/5/29
+
سلام دوستان
سال نوتون مبارک@};-
چه باحال اومدم تو پارسي ديدم اسمم تو برگزيدگانه
هعي پارسي يادت بخير:)
چرا تاريخ و نوشته 100/01/14 اين چه وضعشه مسئولين رسيدگي کنن:)
*ترخون بانو*
101/7/5
+
+
خدايا ما را به راه درست زندگي ببر
به خط م. سعيدي
*ترخون بانو*
101/7/5
+
مادر نيستم
اما طعم فداکاري مادرانهتان بارها زير زبانم مزه کرده
آموزههاي صبر و بردباريتان در وجودم ريشه دوانده
کم بودنتان خلأ مادري مهربان را برايم تداعي کرده
حتي وقتي در اينجا کسي هم نباشد، بازهم چشمهايم در پي شما ميگردد...
مادرانگي کردهايد هميشه
سايتهتان مستدام *مادرهماي نازنينم*
*ترخون بانو*
101/7/5
+
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
*«وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ، إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا»*
«(اي پيامبر) حرفهاي بيجاي دشمنان غصهدارَت نکند؛ چون عزت و آبرو يکسره دست خداست.»
سورهي مبارکهي يونس/آيه شصت و پنج
.
.
بخط م. سعيدي
*ترخون بانو*
101/7/5
+
[تلگرام]
+
من ره نميبرم مگر آنجا که کوي دوست
من سر نمينهم مگر آنجـا که پاي يـار...
جناب سعدي عليه الرحمه
به قلم آفتابــ
در انتظار آفتاب
101/6/29
+
+
گاهي سکوت
يواشکي از *مردمکاَم*
ميچـ ـ ـکد
روي گُلـ ـهاي *چـادُرم*...
.
.
آفتابـ
my writings
101/6/24
گاهي سکوت انقدر رسوايم ميکند که با خودم ميگويم کااااش فريااااد ميزدم...دست کم فرياد ذاتش رسوايي است...کارش رسوايي است...اصلا بگذار فرياد بکشم...بگذار سکوت هايم مقدس بمانند...اينبار هم رسوا شدنم را به پاي فرياد بنويسيد....
گل پسر دنيا*محمد*
101/6/8
+
شبيـــهِ *بــرگـــِ سـرگــردان*
بـه دستـــِ *بــادِ* پائيـــزي
ميــان مانـدن و رفتـن
پـر از *تـرديـــد*
و تشويشم
.
.
آفتابـــ
گل پسر دنيا*محمد*
101/6/8
10 فرد دیگر
83 فرد دیگر
+
[تلگرام]
+
حکايت من و مجنون به يکدگر مانَد
نيافتيم و بمرديم...
.
.
از جناب سعدي عليه الرحمه
به قلم مبارک آفتاب عليها الرحمه : دي
گل پسر دنيا*محمد*
101/6/8