چي کسي مي دانيد؟

شايد از معجزه مريم مهر

آن خار بياباني هم .....

گل زردي بدهد....

چي کسي مي داند

که خدا خيره به ماست

آري چي کسي مي داند.......

اي خدايي که به من نزديکي خبر از دلهره هايم داري
خبر از لرزش آرام صدايم داري
اي خدايي که پر از احساسي
چيني روح مرا بند بزن
تو که در عرش بلند تکيه بر تخت حکومت داري
تو که دنيا همه از پشت نگاهت پيداست
تو که ذوق و هنرت را به سرم مي باري
و مرا با همه رنجش جان مي خواهي
چيني روح مرا بند بزن...

باشه حالا ما ديگه دوستت نيستم

عيب نداره

دنيا رسمش همينه

چه شعر باحالي ^ـ^

زيبا بود

سلام شعر قشنگي بود...طبعتون هميشه جاري...خدا خيرتون بده

سلام عزيزم .. خيلي عالي بود .. خيلي زيبا .. افرين .. برگزيده باد ..

سلام بر آفتاب عزيز ...تبريک مي گم تولد 5 سالگيتون رو ... چه قدر شعر زيباتون رو دوست دارم ... آفرين بر شما